سایت روستای غیاثکلا

سایت روستای غیاثکلا

پایگاه اینترنتی روستای غیاثکلا دابو از توابع آمل - مازندران
سایت روستای غیاثکلا

سایت روستای غیاثکلا

پایگاه اینترنتی روستای غیاثکلا دابو از توابع آمل - مازندران

اسم و رسم مفقوده

تیر ماه سال 1393 برای خانواده‌ی محمدآقا غیاثی فرزند مرحوم ولی‌اله غیاثی ، زمان فرخنده‌ای بود تا برون‌رفت خویش از نام‌خانوادگی خرسندی و وصال خویش به نام‌خانوادگی غیاثی را به شادی سر کنند. شناسنامه پسر ارشد ولی‌اله غیاثی از بدو تولد ، برخلاف نام‌خانوادگی پدرش بنام خرسندی ثبت شده بود و به تبع آن شناسنامه‌های فرزندانش حبیب‌اله و نبی‌اله نیز با نام‌خانوادگی خرسندی صادر شده بود و این امر حتی به میترا نوه‌ی او نیز تسرّی یافته بود .

البته در گذشته نیز بودند کسانیکه نام‌خانوادگی ثبت شده در شناسنامه‌شان ، هیچگونه همخوانی با با نام‌خانوادگی خویشان نزدیکشان نداشت و در صدد تعییر آن برآمده‌اند . و ایکاش این تغییر در مورد خانواده تبخال (تکخال) به گونه‌ای تحقق می‌یافت که نام‌خانوادگی جدید ، اصالت و بازگشت این خانواده را به محمدسلطان خرقه‌پوش و نسبت بسیار نزدیکشان را به خاندان بزرگ غیاثی نشان میداد . اما صد حیف ، از آنجا که گزینش نام غیاثی برای خانواده‌ی تبخال ، به راحتی امکان پذیر نبود و آنها را با مشکلات و مشقت و سختی‌های بسیار و بیشماری روبرو میساخت ، بناچار نام‌خانوادگی اقبالفر را برای خویش برگزیدند. 

و البته هنوز هستند کسانیکه مشخصاتشان در شناسنامه ، نشانی از وابستگی‌شان به اصل و نسبشان ندارد و موجب اشتباه وخلل درتشخیص و شناخت نسل جدید و نسلهای بعدی خواهد شد . امید است بزودی این خانواده‌ها نیز موفق به تغییرنام‌خانوادگی شوند . که از آن جمله خانواده‌ قاسمی (یعنی فرزندان مرحوم حاج ابوالقاسم قاسمی ) میباشد .

بجا و شایسته است تا اکنون از فرصت استفاده نموده و اشاره ای مجمل به چگونگی ایجاد شناسنامه و متعاقب آن فراخوان خدمت سربازی داشته باشم ، تا مشخص شود که چرا پدران قدیمی بهنگام اخذ شناسنامه برای فرزندان خویش مبادرت به انتخاب نام خانوادگی غیر از نام خویش مینمودند ؟ : 

 سوم دی ماه 1297 اولین شناسنامه ایرانی صادر شد . و تا قبل از آن نه خبری از سجل و شناسنامه بود ، نه سازمانی که تولد و مرگ و ازدواج و طلاق را ثبت کند . به جای آن ، روحانیون ، ریش سفیدان محله یا بزرگان قوم بودند که تا قبل از رواج شناسنامه ، وقایع تولد را در کتاب‌های مقدس ثبت می‌کردند.

اما با توسعه شهرها و روستاها و افزایش جمعیت کشور ، به تدریج فکر تشکیل سازمان متولی ثبت ولادت و وفات و حتی صدور شناسنامه برای اتباع کشور قوت گرفت . به طوری که در تاریخ سوم اسفند 1295به پیشنهاد "نصرت الدوله "وزیر دادگستری ، تصویب نامه ای درباره ثبت احوال از نظر دولت گذشت و در فروردین 1300خورشیدی به دستور نخست وزیر "سید ضیاء طباطبایی" ، اداره احصائیه و سجل احوال" زیر نظر بلدیه (یعنی همان شهرداری) تشکیل شد . و این پروسه آنقدر ادامه یافت که در نهایت با تصویب قانون مدنی کشور در سال 1313 ثبت نام خانوادگی اجباری شد . بر اساس این قانون ، سرپرست خانواده باید برای خانواده خود نام‌خانوادگی انتخاب می‌کرد و نام خانوادگی انتخاب شده از سوی وی به سایر افراد خانواده‌اش هم اطلاق می‌شد.

در آن زمان کمتر کسی نام‌خانوادگی داشت و مردم به هنگام دریافت ورقه هویت برای خود نام فامیل انتخاب می‌کردند. گزینش نام خانوادگی نیز ، معمولا از چند روش پیروی می‌کرد که یکی از آنها پیشه‌ی نیاکان در یک قوم بود . محل اسکان قوم و نام یا شهرت بزرگ خاندان (پدر ، پدربزرگ ، جد) ، از دیگر شیوه‌های متداول انتخاب نام خانوادگی بوده است . گاهی هم یک نام خانوادگی بر اساس شغل یا حرفه (همچون صراف، جواهریان، پزشکزاد) یا یک ویژگی بدنی یا فیزیکی (خوش‌چهره ، قهرمان) بازمی‌گشت .

ماموران آمار با در دست داشتن این اوراق در ساعات روز در خانه‌ها را می کوبیدند و با پرسش از رئیس خانواده ، اوراق هویت را پر می کردند ، هر چند اغلب خانواده ها در منازل خود را به روی ماموران آمار نمی گشودند و یا پاسخ درست نمی‌گفتند.

از سال 1303 اداره سجل احوال تابع وزارت کشور شد و دفاتر آن در شهرستان‌ها نیز شروع به کار کرد . در سال 1304پس از تصویب قانون سربازگیری (نظام وظیفه) ، فراخوانی سربازان از روی شناسنامه اقدام می شد و اداره سجل احوال هر شهر فهرست مشمولان خدمت سربازی را در اختیار اداره نظام وظیفه می گذاشت . نخستین دوره مشمولان که به سربازی فراخوانده شدند ، متولدین 1284خورشیدی بودند که در سال 1306به خدمت رفتند و گرفتن شناسنامه از سال 1306خورشیدی طبق قانون مصوب بهمن ماه اجباری شد . وهمزمانی اجرای این دو پدیده ی جدید  برای مردم این ذهنیت را بوجود آورد که هدف اصلی از صدور گسترده شناسنامه ، در حقیقت همان سربازگیری و شناسایی و جذب مشمولین سربازی برای خدمت نظام میباشد . 

به همین جهت مردم برای رد گم کردن و گمراهی مأموران دولتی ، بهنگام صدور شناسنامه پسران ، هم نام  و هم نام‌خانوادگی(فامیلی) و هم محل تولد را بگونه ای معرفی مینمودند که در 18 سال بعد ، امکان ردیابی آنان برای گسیل به سربازی وجود نداشته باشد .

هرچند تاریخ مصرف این شیوه‌ی فرار از سربازی ، چندان به درازا نکشید و چند سال بعد با تغییر نحوه و روش سربازگیری ، کار به جایی رسید که افراد به اراده‌ی خویش ، خود را به مراکز اعزام به خدمت نظام معرفی میکردند . و بهمین جهت شناسنامه‌ی متولدین 1342 به بعد عاری از مشخصات مغایر با واقعیت میباشد . 

ولیکن متاسفانه همان ناهمگونی‌هایی که در بعضی شناسنامه‌های صادره از ابتدای شروع طرح شناسنامه تا سی و پنج سال پس از آن ایجاد شده بود مبنا و مصدر ناهمخوانی و مغایرتهای بعدی شد و حتی شناسنامه نسلهای فعلی را متاثر ساخت . و ای کاش از همان هنگام که نا کارآمدی این شیوه برای مردم مشخص شده بود و این روش را بهنگام صدور شناسنامه برای فرزندان جدیدشان ادامه ندادند ، همان زمان نیز به اصلاح شناسنامه های فرزندان قبلی خویش مبادرت می‌نمودند تا اکنون اخلافشان ناگزیر به تحمل مجموعه‌ای از عملیات ایذایی برای اصلاح مشخصات شناسنامه‌ی خویش نباشند .


نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.