سایت روستای غیاثکلا

سایت روستای غیاثکلا

پایگاه اینترنتی روستای غیاثکلا دابو از توابع آمل - مازندران
سایت روستای غیاثکلا

سایت روستای غیاثکلا

پایگاه اینترنتی روستای غیاثکلا دابو از توابع آمل - مازندران

اهالی پیشین غیاثکلا

حدود 200 سال پیش ، مکانی بودم سرسبز و پوشیده ازجنگل ، با تالابها و آبگیرهایی بسیار وسیع که درختان جنگلی و گیاهان آب‌روی ، در آن بصورت انبوه روئیده بوده‌اند .

در جاهای مرتفع‌تر که آب آنجا را فرا نمیگرفت جنگلی متراکم از درختان وجود داشت و قطعه زمینهایی بشکل پُشته که حکایت از مسکونی بودن‌شان در زمانهای بسیار دور بوده است در آن بچشم میخورد .

در گوشه‌ای از خاک من ، فردی بنام غیاث (میرزاغیاث ، بابا غیاث) با برادر  و همسرِ برادرش  ، زندگی میکرد . 

بابا غیاث خود مهاجر بود .   او به قصد سکونت و اشتغال به کار ،  از روستای  گالش کلا  خارج و به جنگل و دشت و آبگیری  که در شمالغربی جالیکلا قرار داشت  و مکان مساعدی برای امرارمعاش و سکونت  بود  نقل مکان کرد .

وی هرگز تصوّر اینکه روزی همین مکان تبدیل به روستایی بنام وی شود ، به ذهنش  خطور نمی‌کرد .

از آنجا که وی با همراهانش  از ساکنین انحصاری این مکان بدون سکنه بود ،  لذا از هرحیث وابسته به جالیکلا بوده و برای دستیابی به سایر مکانها به آنجا تردّد داشتند .

جالیکلا روستایی بود پهناور ، و بسیار آباد و دارای جالیزها و مزارع بسیار که محصولات آن اعم از سبزیجات و صیفی‌جات و برنج . ...... به بازار بارفروش (بابل قدیم) سرازیر میشد .

اهالی جالیکلا بیشتر از تیرۀ جالها بودند و گفته شده‌است که اجدادشان از زارعین سرزمین آباد ری بوده و جهت توسعه پیشه‌ی خود به سرزمین آباد و مستعد جالیکلا ، مهاجرت نموده و سبب عمران و آبادانی بیشتر آنجا شدند . 

جالیکلا دارای تپه‌های( کتی)مرتفع بود که بعضاً درجوار رودخانه بزرگ "پلنگ‌واز" ادامه داشته و بر بالای بلندترین و بزرگترین تپه‌اش ، قلعه‌ای(قلاکتی) وجود داشت . در دامنه تپه‌ها ، خانه‌های اهالی بنا شده بود و جاهای کم ارتفاع‌تر این سرزمین نیز ، مزارع را تشکیل میداد .

جالیکلا روستایی پرجمعیت و وسیع بود . بطوریکه ابتدا تا انتهای آنرا نزدیک به یک کیلومتر تخمین میزدند.

اغلب بهنگام طغیان رودخانه‌بزرگ ، مزارع تخریب و اهالی دچار خسارت میشدند . لیکن مجدداً آنرا بازسازی مینمودند .

یکبار که شدّت طغیان آب از حدّ تخریب مزارع گذشت و اماکن و بناها را ویران واهالی را آواره نمود دیگر از جالیکلا اثری باقی نگذاشت .

با ویران شدن جالیکلا ، بزرگ خاندان جال (ابراهیم جال) بهمراه فرزندان و منسوبین دیگر راهی دیار من شدند و در جوار بابا غیاث اسکان یافتند .

همزمان با او محمّدسلطان(فرزنداحمدسلطان) ملقّب به خرقه‌پوش نیز با فرزندان خویش به خاک من پای گذاشت .

با ورود این دو تیره به دیار من و سکونت آنها در خاک من ، هنوز تعداد خانوارهای من به انگشتان دست  نرسیده بود که به اعتبار سکونت باباغیاث نام غیاثکلا را برای من ، برگزیدند .

بدون شک اگر وسعت من بقدری بود که بتواند دیگر اهالی جالیکلا را در خود اسکان دهد ، ایل جالها  نام جالیکلا را باخود به سرزمین من آورده و  آنرا بر من اطلاق میکردند .

لیکن قسمت این بود که نام جالیکلا بصورت ذخیره باقی باشد تا این نام ، توسط ساکنین کنونی اش  مجدداً احیاء شده و نام آن ماندگار باقی بماند .


خاندان باباغیاث(میرزا غیاث) :

در حال حاضر ازخانواده‌ی سه نفره  باباغیاث  نسل کوچک و محدودی به نام علیپور اسپاهی باقی مانده است که متشکل از پنج خانواده می‌باشند .

بزرگترهای این خاندان محمّدرضا و رحیم با پنج خواهرشان ، فرزندان مرحوم ابراهیم علیپور اسپاهی میباشند که از طریق پدربزرگشان علی ، ابتدا به آقابرار و سپس به علی برادر کوچکترِ  بابا غیاث مرتبط میباشند . شایان ذکر است که علی پدر ابراهیم علیپور اسپاهی ( معروف به علی اسپاهی) نامدار پدربزرگش علیِ  گالش‌کلایی (برادرِ میرزاغیاث) بود. از آنجاکه میرزا غیاث فرزندی نداشت و برادر کوچکترش علی ، تحت سرپرستی  او بود لذا بابا غیاث نامیده می‌شد .

علی گالش‌کلایی بعد از فوت بابا غیاث صاحب پسری شد که به احترام برادر نامش را غیاث نهاد و او را آقابرار صدا می‌زد ،  آقا برار که همنام و نامدار عمویش غیاث بود ، نزد روستائیان به " آقابرار غیاث " معروف شد.

آقابرار  برادر کوچکتری  بنام  باقر داشت که نامبرده دارای دختری بنام آغاننه بود که  از شوهرش کربلایی حبیب‌اله جالی ، صاحب 4 فرزند به اسامی (مهدی ، فاطمه ، بتول و مرتضی) گردید .  

ضمناً  آقابرارغیاث (فرزند علی گالش‌کلایی) صاحب پسری شد که نام پدر بر وی نهاد ، او علاوه بر پسرش علی  ،  دارای دختری بنام جهان بود که در نقش همسر اول شیخ محمود پس از بدنیا آوردن یک دختر و پسر بنامهای سکینه وابوالقاسم در عنفوان جوانی بدیار باقی شتافت .

از علی (فرزندِ آقابرار غیاث و نوه‌یِ علی گالش‌کلایی) ، پسری جز ابراهیم نشان یافت نمیشود لیکن علی دارای دو دختر بنام   شهربانو (همسر میرعباس حسینیان) و هاجر(همسر غلام سیفی)} بوده است .

از آنجا که علی (فرزندِ آقابرار غیاث و نوه‌یِ علی گالش‌کلایی) چند سالی بدلیل خشکسالی  ، جهت کار به اسپاهی‌کلا رفته بود و طی همان سالها طرح صدور شناسنامه توسط رضاشاه آغاز شده بود فلذا نه تنها شناسنامه‌یِ علی و فرزندش ابراهیم با پسوند علیپور اسپاهی صادر گردیده ، بلکه او نزد هم محلی های خود به علی اسپاهی معروف شد .


دودمان جال‌ها :

ابراهیم جال یکی از بزرگان خاندان جال بود که پس از ویرانی جالیکلا (سرزمین آباء و اجدادی خویش) ، ناگزیر به اتّفاق فرزند خود "صالح" حدوداً در سال 1220 خورشیدی ساکن غیاثکلا شدند .و بقیه جالها در روستاهای دیگر پراکنده شدند .

نام پدر ابراهیم جال بر کسی معلوم نیست . و سال سکونتشان در غیاثکلا دقیق نمیباشد و بر اساس محاسبات و حدس سال1320 تخمین زده شده است .

از ابراهیم جال  و  فرزندش صالح  ، سه پسر که سر سلسله دو نسل بزرگ از جالهای فعلی غیاثکلا بودند ، بوجود آمد .

الف - مشهدی بابا : از مشهدی‌بابا و فرزندانش "حبیب‌اله و محمدعلی و غلامعلی"   نسلهای بعدی ( جالوی ، جال ، فرجی ، فرجپور ، علیزاده ، صالحی ) بشرح ذیل منشعب شده اند .

1- دوده جالوی : { ابراهیم‌جال - صالح - مشهدی‌بابا - حبیب‌اله - عیسی - و (شیخ محمدعلی ، ننیس ، آقاعلی ، صفورا ، علیجان ، مراد )} . گفته شده است ننیس تمایل به ازدواج با ابوالقاسم را داشت و چون تعیین شده بود که با جانعلی ازدواج کند لذا به این امر راضی نشد و در همین زمان اورا به بیگاری بردند و چون تحمل این امر را نداشت خودسوزی کرد و ناکام درگذشت . ضمنا برای صفورا نیز خودسوزی نقل میکنند که به احتمال قوی، به اشتباه سرگذشت خواهرش را به اونسبت میدهند . ولی آنچه مسلم است صفورا نیز جوانمرگ شد و در سرنوشتش ازدواج رقم نخورد .  

2-دوده جالی : { ابراهیم ‌جال - صالح - مشهدی‌بابا - حبیب‌اله - فرج - حبیب‌اله - و (مهدی‌علیپور ، مرتضی جالی ، بتول جالوی ، فاطمه رمضانی )} .

3- دوده فرجی : { ابراهیم ‌جال - صالح - مشهدی‌بابا - حبیب‌اله - فرج - یونس - و (حسینعلی ، عزّت ، محمدعلی ، مریم ، لیلا  )} .

4-دوده فرجپور : { ابراهیم ‌جال - صالح - مشهدی‌بابا - حبیب‌اله - فرج - نعمت - و (جانعلی ، حسن ، کبوتر ، شوکت )} . لازم بذکر است که کبوتر با عزیز کاظمی جذینی و شوکت با حسینعلی فرجی ازدواج کردند.

5- دوده علیزاده : { ابراهیم ‌جال - صالح - مشهدی‌بابا - محمّدعلی - موسی - و (میرزامحمد ، عنایت‌اله ، صدیقه ، جان‌ننه صالحی)} . توضیح اینکه صدیقه با علیجان جالی ازدواج کرد و پس از بدنیا آوردن پسرش یحیی فوت کرد . جان‌ننه نیز با عیسی صالحی ازدواج نمود .

6- دوده صالحی :  { ابراهیم ‌جال - صالح - مشهدی‌بابا - غلامعلی - صالح - و (عیسی ، قمر ، زینت ، بتول )} . شایان ذکر است که  قمر با رجب سیفی فرزند غلام جالیکلایی و زینت با سیدعلی حسینیان و بتول با آقاعلی صادقی فرزند قربان آهنگرکلایی ازدواج کردند .

7- دوده صالحی در آهنگرکلا ‌: { ابراهیم ‌جال - صالح - مشهدی‌بابا - غلامعلی - صالح - کریم - و (اصغر ، محمد ، میرزاعلی _ مسلم )} .


ب - رضا جال (رضا کدخدا) او فرزند دیگر صالح میباشد  که از  فرزندان وی  ( اکبر - رمضان -  فضل‌‌اله - عزیز‌)  نسلهای بعدی در  پنج شاخه به شرح ذیل منشعب شدند .

1- دوده جال اول : { ابراهیم‌جال - صالح  - رضا - اکبر - رضا - و ( برارجان ، اکبر ، ....)} .

2- دوده جال دوم : { ابراهیم‌جال - صالح  - رضا - فضل‌اله - و ( غلام ، رجب )} .

3- دوده جال سوم در نودک : ‍‌‌‌{( ابراهیم جال - صالح - رضا - عزیز - و ( حسن - میرزاآقا )‌} . 

4- دوده رمضانی اول : { ابراهیم‌جال -صالح - رضا -رمضان - مهدی - و ( حسین ، رمضان ، میرزاعلی )}

5- دوده رمضانی دوم : { ابراهیم‌جال - صالح - رضا - رمضان -علی‌محمد - و ( آمنه قاسمی ، .........)}


ج - ابراهیم او  آخرین پسر صالح است  که چون فرزند پسر نداشته نسلی از وی باقی نمانده است . از این ابراهیم (ابراهیم دوّم) ،  چهار دختر بنامهای ماجان و زینب و گلنساء و زیور بدنیا آمدند که اولی همسر حسن حسین‌زاده  ، و  دوّمی همسر ارباب جعفرخان نوایی ، وسومی همسر ابراهیم خرسندی اردبیلی ، و چهارمی همسر حسین‌پور کمانگرکلایی بودند .


دودمان محمّدسلطان خرقه‌پوش :

نام پدر محمدسلطان خرقه‌پوش را ، احمدسلطان گفته‌اند و ایندو از اعقاب یکی از فرقه‌های دراویش شیعی و ولایتی  پیرو  سیدقوام‌الدین‌مرعشی (میر بزرگ) میباشند . که بدلیل ایجاد تغییر در شرائط و اوضاع زمان خویش،  ضمن نقل مکان از بابل ، ساختار ظاهری درویشی را در خاندان خویش مبدل به علم و فقاهت و ذکر و صیانت (صیانت نفس ) نمودند .

سلطان از مراتب درویشی پس از قطب (مراد) میباشد که به آن مرشد نیز میگویند . درویشان دارای فرقه های مختلف هشتند که فرقه های شیعی آن موسوم به (نقشبندیه - کبرویه - صفویه - نعمت الهی - خاکساریه - ذهبیه - نوربخشیه - اویسیه - سلوکیه - مشعشیان و .........) میباشند .

درویشهای مرعشیه ( اعم از سادات و غیر سادات ) از آنجا که با خانقاه سر و کار نداشته و مبادی آداب و مراسم صوفیانه نبودند و بیشتر بعنوان واعظ و ذاکر اهل‌بیت در تکایا و مساجد و درمیان اجتماع بودند , نمیتوان آنها را به هیچکدام از فرقه‌های درویشی و تصوف منسوب نمود . لیکن نظر به اینکه سیدقوام الدین‌مرعشی {بنیانگذار حکومت شیعی مازندران قبل از صفویه(متاثر از نهضت سربداران)} ، هر چند فقیه و عالم مذهبی محسوب میشد ضمناً از مشایخ تصوف(مراد و قطب درویشان) نیز تلقی میگردید و  مرید سلسله اقطابی چون (سیدعزالدین سوغندی - شیخ حسن جوری - شیخ خلیفه مازندرانی - بالوی زاهد و............)بود که این سلسله به شیخ العارفین بایزیدبسطامی میرسید و " بایزید " معارفش مأخوذه از دریای بیکران حضرت امام صادق (ع) بوده است . و چون سلسله منسوب به بایزید بسطامی نقشبندیه( اهل تسنن) میباشد و انشعاب شیعی آن در زمان مغول با شهادت "شیخ نجم الدین کبری " به سال 618 قمری بنام کبرویه آغاز شده است ، لذا  میربزرگ مرعشی را میتوان از فرقه کبرویه دانست و درویشان وابسته و پیوسته به او را نیز از این فرقه تلقی نمود  کمااینکه سید حیدر آملی (وفات 794 قمری) نیز از مشایخ کبرویه بود . 

شرح بیشتر و توصیف جامعتر از نحوه درویشی محمدسلطان‌خرقه‌پوش و چگونگی انتقال قسمتی از روحیات آن  ، به نوه‌های او  ( یعنی کربلایی‌‌حاج‌آقا و کربلایی‌شیخ یوسف ) ، به نوشتارهایی که در وبلاگ وابسته به این وبلاگ یعنی دلنوشته‌های اهالی غیاثکلا نگارش خواهد شد احاله میگردد .


از محمدسلطان خرقه‌پوش و فرزندانش  "علیجان و ملا‌حسین"  نسلهای بعدی در  10 ده شاخه متشکل از دو گروه  به شرح ذیل منشعب شده اند .

گروه الف - علیجان نسلهای بعدی علیجان بنامهای ( غیاثی - غیاثپور - قاسمی - محمدی - تبخال ) در 7 شاخه  زیر معرفّی شده اند .شایان ذکراست که فرزندان علیجان از همسر اولش خاتون ، (حاج آقا ، محمد ، محمدآقا ، قاسم ) بودند و از همسر دومش آمنه که دختر ملاعیسی‌اردبیلی(جدّ خرسندی و مهدوی) میباشد ، (نادر ، علی اکبر ، علی اصغر) بودند .

0- دوده خرقه‌پوش اول (قبل از شناسنامه) :{ احمدسلطان - محمدسلطان - علیجان - و (حاج آقا ، نادر ، قاسم ،  محمد ،  علی‌اصغر ، محمدآقا ، علی‌اکبر ، زبیده ، مریم  ، شهربانو  - لیلا - کلثوم )} . توضیح اینکه زبیده مادر زن(ام زوجه) سیف‌اله سنگری پدرحاج حسین‌سیفی ، و مریم همسر اکبر آهنگرکلایی (مادر نادعلی و زهرا یعقوبی) ، و شهربانو همسر عبداله آهنگرکلایی(مادر مراد و حسین یعقوبی) ، و لیلا همسر سیدعلی‌اکبرحسینی‌دیوکلایی ، و کلثوم همسر فرج جال (مادر حبیب و نعمت و یونس جال ) ، بوده‌اند .

00- دوده خرقه‌پوش دوم (قبل از شناسنامه) :{ احمدسلطان - محمدسلطان - علیجان - حاج آقا - و ( شیخ محمود ، خاتون‌ ، زهرا ، گلنساء‌)} توضیح اینکه خاتون همسر کربلایی‌مهدی (مادر حسین و رمضان و میرزاعلی و علیمحمد و اسداله رمضانی ) ، و گلنساء مشهدی عیسی (مادر شیخ محمدعلی و علیجان و آقاعلی و مراد و نادعلی جالوی ) ، و زهرا همسر مشهدی آقابزرگ درویش‌خیل (مادر ابراهیم و فاطمه و خدیجه و بنین منفرد ) ، بودند .

1- دوده غیاثی : { احمدسلطان - محمدسلطان - علیجان - حاج آقا - شیخ محمود - و ( ابوالقاسم -سکینه - غلامعلی - ولی‌اله - شیخ علی - فاطمه - رقیه - علی آقا - خیرالنساء - عبدالحسین )} . توضیح اینکه سکینه همسراول کربلایی‌حسین‌رمضانی و فاطمه همسرحاج‌مرادجالوی(محمدی) و رقیه همسرحاج‌ابوالقاسم بیشه‌محله‌ای و خیرالنساء  همسرحاج‌رمضان‌ علیزاده ، بوده و میباشند . 

2- دوده غیاثپور : { احمدسلطان - محمدسلطان - علیجان - نادر - و ( ابراهیم - روح‌اله ، طوطی ، سکینه ، نوراله ، عین اله )} . توضیح اینکه طوطی همسرحاج‌رحمن خرسندی و سکینه همسراول حاج عزیز حسین‌زاده ، بوده و میباشد .

3- دوده قاسمی اول : { احمدسلطان - محمدسلطان - علیجان - قاسم - جعفر - و ( قاسم - حجت‌اله ، خضراله ، اسماعیل , رضا ، ......)}.

4- دوده قاسمی دوم : { احمدسلطان - محمدسلطان - علیجان - علی‌اصغر - و (عبداله ، علی ، عقیل)} .

5- دوده محمدی : { احمدسلطان - محمدسلطان - علیجان - محمّد - (عباس محمدی ، حسن محمدی ، حسین محمدی ، زین‌العابدین محمدی)} .

6- دوده تبخال : { احمدسلطان - محمدسلطان - علیجان - محمدآقا - و ( غلامعلی ، قربان ، زبیده تبخال ، صفیه تبخال ، شهربانو شکری ، فاطمه شکری )} . توضیح اینکه محمدآقا از همسر اولش نیّره اهل جذین ( قربان ناکام و غلامعلی و زبیده و صفیه ) را داشت و از همسر دومش صنمبر اهل سولده نور دارای دو دختر بنام شهربانو و فاطمه بود و چون محمدآقا فوت کرد صنمبر با شکری کمانگرکلا ازدواج کرد و چون دو دختر صغیر (شهربانو و فاطمه ) را در خانه شکری بزرگ کرد لذا نام‌خانوادگی شکری در شناسنامه اینها ثبت شد .    توضیح مضاعف اینکه زبیده همسر حاج‌صادق مهدوی ، و صفیه همسر ذکریاحسینی جالیکلایی(مادر سیدعیسی و میررمضان ) ، و شهربانو همسر سلمان خرسندی ، و فاطمه همسر ذات‌اله نیکپور ، بوده و هستند .    

7- دوده علی‌اکبر پیرمرد : { احمدسلطان - محمدسلطان - علیجان - علی‌اکبر ( وی با همایون (دخترملاحسین) ازدواج کرد و تا سن پیری دارای فرزند نگردید) } .


گروه ب - شیخ ملاحسین : نسلهای بعدی ملاحسین بنامهای ( غیاثی - حسین‌زاده ) در 3 سه شاخه زیر معرفّی میگردند.

0- دوده شیخ‌ملاحسین‌خرقه‌پوش (قبل از شناسنامه) :{ احمدسلطان - محمدسلطان - شیخ‌حسین - و (شیخ یوسف - مشهدی حسن - کربلایی صغری - همایون - اسماعیل مقتول - شیخ احمد )} . توضیح اینکه کربلایی‌صغری همسر حاج‌سیدرضا حسینی دیوکلایی ( مادر حاج‌سیدباقر و حاج‌سیدعلی‌اکبر) ، و همایون همسر علی اکبر پیرمرد (فرزند علیجان‌خرقه‌پوش) ، بودند .

1-دوده شیخ احمد (ناکام) : { احمدسلطان - محمدسلطان - ملاحسین - شیخ احمد(ناکام)} .

2-دوده غیاثی : { احمدسلطان - محمدسلطان - ملاحسین - شیخ یوسف - و ( خلیل ، اسماعیل ، احمد ،  نصراله ، رقیه - زینب )}. توضیح اینکه زینب همسر مؤمن حسینی بود .

3- دوده حسین‌زاده : { احمدسلطان - محمدسلطان - ملاحسین - مشهدی حسن - و ( غلامحسین ، تقی ، اصغر ، معصومه ، حاجیه‌خاتون ،  آغاننه )} .توضیح اینکه معصومه همسر حاج‌خلیل غیاثی و حاجیه‌خاتون همسر اکبر کرباسی و آغاننه همسر عبداله سیفی بودند .