وقتی
در پایانی ترین ساعات بیست و چهارمین روز خرداد ۱۳۹۲ مشخص شد که ٱقای
بهروز علیپور صرفٱ با تعداد اندکی رٱی کمتر از سه نامزد دیگر بعنوان نفر
چهارم ، از عضویت در شورای سه نفره غیاثکلا حذف شد ، ٱه از نهاد جوانان
غیاثکلا برخاست و ضمن خشنودی از انتخاب سه نفر منتخب ، ٱرزو میکردند که ای
کاش تعداد اعضای شورا چهارنفره بود تا ٱقای بهروز علیپور این جوان دوست
داشتنی و خوش اخلاق و خنده رو که سرشار از استعداد و خلاقیت و همچون
پدربزرگش مرحوم دایی ابراهیم مملو از شوق و شور خدمت داوطلبانه به اهالی
است ، در ترکیب اعضای شورا حضور میداشت.
اما
متاسفانه هرگز امکان اقلیم یافتن این کاش نیز مانند کاشهای دیگر وجود
نداشت و بهروز از جمع شورا جا ماند. خوشبختانه این تٱسف به شوربختی
نپایید و همگان بهروز علیپور را بیشتر از انتظار و عرف معمول در تمامی
عرصههای خدمتگزاری حاضر و ناظر دیدند و البته جز این هم نمیبایست میبود
زیرا آنانکه بهروز و یا همان کریم علیپور را میشناختند بخوبی میدانستند که
روح بلندش مقید به عناوین نیست و شیفتگی و شیدایی این فرد جهت کاروتلاش
بمنظور ثمررسانی به هم محلیها و مفید بودن برای روستا و اهالی ، او را در
صحنه فعالیت باقی و پایدار نگاه خواهد داشت. و اینگونه بود که از آن تاریخ
تاکنون بهروز مانند پسر عموهایش یاسر و میثم ، بی آنکه نقش و عنوان رسمی
داشته باشد ، همواره و مستمر نقش پررنگی در راستای ارتقاء و اعتلاء غیاثکلا
ایفا نموده است . و در مقابل به پاس اینهمه فعالیت بیچشمداشت وی ، سرنوشت
چنین رقم خورد تا در قبال استعفای آقای نادعلی محمدی ، امکان حضور آقا
بهروز در جمع اعضای شورا فراهم شده و در فاصله زمانی بین عیدین شریفین
(قربان و غدیر) به عضویت شورای غیاثکلا منصوب شود. جادارد تا ضمن تقدیر از
زحمات آقای نادعلی محمدی و آرزوی سلامتی و کامیابیاش ، جهت آقای بهروز
علیپور صمیمانه عرض تبریک داشته باشم و موفقیت و سرافرازیش را از خداوند
مسئلت نمایم .
سلام.
تبریک تبریک داداش بهروز.
الحمدالله رب العالمین