سایت روستای غیاثکلا

سایت روستای غیاثکلا

پایگاه اینترنتی روستای غیاثکلا دابو از توابع آمل - مازندران
سایت روستای غیاثکلا

سایت روستای غیاثکلا

پایگاه اینترنتی روستای غیاثکلا دابو از توابع آمل - مازندران

موری و نواجش


موری / نواجش / لالایی


موری یا مویه نوعی مرثیه‌خوانی زنان در روستاهای مازندران  است. که زنان و دختران مازنی بهنگام  از دست دادن عزیزانشان میخوانند .

اما نواجش نوعی ترانه‌سرایی است که مادران و دختران از روی دلتنگی می‌خوانند ، اشعار نواجش ممکن است اندکی غمگنانه باشد ولی نباید آن را با موری(مویه) اشتباه گرفت . 

نواجش ، لالایی ، موری -  هرسه اشعاری هستند که زنان می‌سرایند و معمولا نواجش و موری  دل‌گفته‌های زنانه است که فی البداهه بصورت موزون و آهنگین همراه با وزن و قافیه و ذوق و قریحه ، در خلوت و یا جمع زنانه سروده و خوانده می‌شود و به هیچ وجه مکتوب نیست . ولی لالایی شعر سروده شده و  فولکلور است که زنان با استفاده از حافظه خویش آنرا میخوانند 

 در قدیم مرثیه‌خوانی زنان غیاثکلایی در غم از دست دادن عزیزانشان بسیار مرسوم بوده است . و اکثر   زنان روستا  هنر موری کردن را می‌دانستند . ابتدا زنان فامیل موری را شروع نموده و سپس هر داغدیده‌ای که به خانه‌ی عزیز از دست‌دادگان  می‌رفت ، بعد از موری خواندن در وصف تازه گذشته ، گریزی هم به مرده خود می‌زد و غم‌هایش را تازه می‌کرد و سپس همه با هم گریه می‌کردند و به نوبت موری میخواندند ، بدانگونه که این موری‌ها به هم ربط داشتند .

امروزه زنان غیاثکلا بر خلاف گذشته چندان با هنر موری کردن آشنایی ندارند . در حالیکه طی سالهای قبل غیاثکلا در این زمینه استادانی برجسته داشت که یکی از آنها سیده بلقیس حسینی بود . من در نوجوانی شاهد موری کردن او در غم از دست دادن مادرش همایون بودم . که با سوز و گداز چنین می‌خواند .


مشتی همایون ، دتر بمیره

ماه نمایون  ، دتر بمیره 

میون ایوون  ، دتر بمیره 

ته قد قربون  ، دتر بمیره 

            *****

امه خار مار ، کیجا بمیره

بهیمی تینار، کیجا بمیره

هاکنیم چیکار ، کیجا بمیره

ندارمی قرار ، کیجا بمیره

          *****

بیّه ته زاری ، دتر بمیره

چند سال بیماری ، دتر بمیره

خشی ره ندی ، دتر بمیره

حسّکا بیئی ، دتر بمیره

      *******

همانطور که گفته شد نواجش نوعی ترانه است که مادران و دختران از روی دلتنگی و یا در نهایت دوستی و علاقه می‌خوانند و به این طریق احساس واقعی و درونی مادرانه و زنانه‌ و خواهرانه و دخترانه‌ی خود را  در قالب  اشعار برای فرزندان و شوهران و پدران و برادران و برادرزادگان و خواهرزادگان و عموها و دایی‌های خود می‌سرایند . عزیزانی که در غربت (در غربت برای کار یا سربازی یا...) به سر می‌برند و یا  حتی در کنارشان هستند ولی آنها  طاقت دوری‌شان را ندارند .

اینگونه نواجش‌ها معمولا در ملاء عام اتفاق می‌افتد ، ولی اگر دوشیزگان برای نامزد و یا معشوقه بخواهند نواجش بدهند به خاطر شرم و حیای دخترانه در خفا نواجش می‌کنند ، و یا حداکثر در جمع دختران و یا زنان همراز خویش نواجش می‌خوانند .  

در گذشته وقتی از هر معبر و کوچه‌ی غیاثکلا رد می‌شدیم ، نواجش سوزناک زنان تنها و دلتنگ با لحن و صوت زیبا ، به هنگام  کار روزانه در خانه و یا بهنگام جمع آوری هیزم در بیشه و یا هنگام چرا بردن چرندگان خانگی ( مانند گاو و غاز )در دشتها ، بگوش میرسید .

ولی اکنون سالهاست که کمتر کسی نواجش زنان غیاثکلا را شنیده است و متاسفانه نسل جوان ما با این موضوع بیگانه است .

خواخر شه مقول برار  بلاره

ونه سر کاکل بالا کلار بلاره

ونه خسّه تن بئووه خار بلاره

ونه طفلی وچون جفتریکار بلاره