سایت روستای غیاثکلا

سایت روستای غیاثکلا

پایگاه اینترنتی روستای غیاثکلا دابو از توابع آمل - مازندران
سایت روستای غیاثکلا

سایت روستای غیاثکلا

پایگاه اینترنتی روستای غیاثکلا دابو از توابع آمل - مازندران

هجرت مهندس صادق غیاثی به آمریکا

سرگذشت سال 93 غیاثکلا سرشار از حکایتهای قابل طرحی بود که متاسفانه وبلاگ غیاثکلا از شرح تمامی آن محروم ماند . و اکنون امکان جبران آن طی یک عملیات نگارشی شتابزده حاصل چندان مطلوبی نخواهد داشت . بدیهی‌است اگر این امر را بتوان مشمول زمان نمود و آنها را بتدریج و حسب اقتضاء به حیطه نگارش کشید ، نتیجه‌ی بهتری عاید خواهد شد . 

ولیکن ارائه تصویرهایی از وقایع سال94 غیاثکلا که بزودی نیمه اول آن به انتها خواهد رسید ، میتواند راهگشای تزاید فعالیت این وبلاگ باشد و حق مطالب بجا نیاورده را ادا نماید.

در این راستا برای اینکه از مطالب روز ، عقب نیفتاده و تأخیری بیشتر در شرح آخرین واقعه پیش نیاید ، عجالتاً در این نوشتار به آن پرداخته و ماجرای اعزام مهندس صادق غیاثی به آمریکا تشریح میگردد.

هجرت برای کسب علم و موفقیتهای برتر

هنوز دقائقی از اولین ساعت پنجشنبه پنجم شهریور نگذشته بود که مهندس صادق بهمراه همسرش از درب اصلی سالن پروازهای خارجی فرودگاه امام خمینی وارد شد . مهندس صادق ضمن روبوسی و احوالپرسی با اینجانب ، مرا به نوعروسش (سرکار خانم رمضانپور) معرفی نمود . و متعاقب این معارفه همراهان من (شامل عمه و 2 تن از پسرعمه‌های صادق) جهت احوالپرسی بطرف صادق و همسرش رفتند و در مقابل من جهت احوالپرسی به سمت همراهان دیگر مهندس رفتم . 

لازم به ذکر است که مهندس صادق و 16 نفر همراهانش از تهران به فرودگاه امام‌خمینی و من و سه نفر همراهانم از اراک به فرودگاه آمده بودیم . واین جماعت 20 نفره در حقیقت بدرقه کنندگان حضوری مهندس محسوب میشدیم و بسیاری دیگر مراسم تودیع را از طریق تلفن همراه بجا می‌آوردند ، البته آقای مهندس بهنام غلامی دوست دیرینه مهندس صادق هم بعداً به جمع مشایعت کننده اضافه شد.

هنوز دوساعتی به ساعت پرواز (3/15 بامداد) باقی بود و با اینکه فرصت کافی برای گپ و گفت و ابراز احساسات با این مسافر عزیز و دوست‌داشتنی وجودداشت ، امّا التهاب ناشی از جدایی زودهنگام با این مسافر ، چنان جماعت را بیتاب نموده بود که هر کدام بی‌اختیار در کنار صادق پرسه زده و پروانه وار دور او میگردیدند و در مقابل صادق نیز از این فرصت استفاده نموده و مداوم با دوربین موبایل از خودش و این جماعت طواف‌کننده ، عکس سلفی میگرفت.

و البته دستگاههای موبایل دوربین دار دیگر نیز بیکار نبوده و به تصویربرداری از این صحنه‌های احساس برانگیز و جاودانه مشغول بودند .

بلیط پرواز مهندس صادق برای سفر 5 ساله به آمریکا ، دومرحله‌ای بود . وی ابتدا به رم و سپس از آنجا به بوستون پرواز داشت . تا پس از رسیدن به بوستون و استقرار نزد دوستان و همکلاسان سابقش که جلوتر از او جهت ادامه تحصیل مقطع دکترا در بوستون اسکان یافته بودند ، تحصیل خود را در مقطع دکتری رشته مکانیک (Bio) دانشگاهNorth Easter شهر بوستون آغاز نماید و با عنایت به اینکه دو نفر از اساتید صادق در این دانشگاه از هاروارد میباشند، لذا وی خود را آماده نموده‌است تا تحصیلات پسادکتری(PHD) را در هاروارد ادامه دهد. 

لازم به ذکر است که این مهندس نخبه پس از اخذ مدر ک فوق لیسانس با معدل عالی ، در آزمون دوره دکتری بیو مکانیک دانشگاه تهران قبول شده بود و حتی دو ترم از این مقطع تحصیلی را گذرانده بود که سرنوشتش با بورسیه‌شدن در دانشگاه‌بوستون گره خورد و زمینه‌های اعزام او به آمریکا طی مسافرتی که بهمراه پدرش جناب دکتر محسن غیاثی به ترکیه داشت فراهم شد ، و اکنون با اینکه فقط یکهفته از عقد و ازدواج او با سرکار خانم رمضانپور میگذشت ، رهسپار آن دیار برای گذراندن دوره 5 ساله بورسیه شده است به این امید که پس از یکسال تحمل فراق و دوری همسر ، بتواند مابقی سالها را در کنار او سپری نماید. 

یکساعت مانده به پرواز چمدانها تحویل شد و لحظه خداحافظی فرا رسید ، صادق برای وداع ابتدا به آغوش پدر پناه برد تا نجوای شعر "ای کاروان آهسته ران" سعدی را از کام پدر با گوش جان نیوش کند و همراه با سیلاب اشک پدر ، اشکریزان در آغوش پدر زن خویش آقای رمضانپور فرو رود و دقائقی در مأوای آن آرامش یابد. و سپس به سمت مادر روان شد و در جیحون دیدگان مادر غوطه ور شد و آنقدر این غریق به دارازا کشید که تاب از همه ربود و تمامی حضار را به گریه همباز کرد.

زمان میگذشت و هنوز جمع زیادی از بدرقه کنندگان در تب انتظار به آغوش کشیدن مهندس برای خداحافظی میسوختند. از آغوش مادر به سمت خواهر و آنگاه برادرخویش باقر را طلبید

پس از باقر با یک یک مردان این جمع (دایی محمد - پسرعمه یونس - پسر عمو نبی‌اله - پسرعمه مسعود - پسرعمه نیما - رفیق بهنام ) روبوسی کرد . به سمت من آمد با خنداندن او حال و هوایش عوض شد و سراغ دایی همسرش رفت و پس از خداحافظی از او ، از تک تک بانوان حاضر ( عمه‌اش راضیه - مادر زن همسرش- خاله همسرش - زندایی همسرش - دختردایی همسرش ) نیز تودیع نمود.

دیگر کسی جز همسرش برای خداحافظی باقی نمانده بود . دست همسر را گرفت و از جمع دور شد و همانطورکه به همسر تکیه نموده بود و شانه به شانه او میرفت ، به گیتهای ورود به سایت پرواز نزدیک شد ، آندو کنار گیتها در آغوش همدیگر محو شدند و تا زمانیکه از هم جدا نشده بودند کسی صادق و الهام را نمی‌دید .

صادق از گیتها گذشت و در این سو تمامی بدرقه کنندگان ، با تکان دادن دست راست ، پنج انگشت را به نشانه 5 سال فراق و دوری ، در هوا می چرخاندند.       

تیم فوتبال سردارشهیدجمال‌الدّین غیاثی

نکوداشت و تکریم شهدای دفاع از میهن و ارزشهای دینی در جنبه‌های مختلف آن ، صرفنظر از لزوم شرعی ، یک ضرورت ملی است تا نسلهای جوانتر طی آشنایی با شهدا و روحیات عالی‌شان و نیز با شناخت آرمانهای متعالی آنها ، بتوانند با برخورداری لازم از روحیه‌ی دفاعی و مقاومتی ، در مواقع لزوم بصورت مفید ایقای نقش نمایند.

در همین راستا مردم و دست‌اندرکاران غیاثکلا ، بمنظور ارجگذاری به مقام معنوی شهدای این روستا ، تاکنون توفیق نامگذاری دبستان روستا به نام شهید اسماعیل قاسمی و بهداری روستا به نام شهید سیف‌اله نوری‌زاده و مزیّن نمودن معابر روستا به نام هفت‌شهید متعلقه ، و برگزاری یادبود شهدا در آذر 92 به نام سرداران شهید( غیاثی و کریمیان) و نیز متبرک نمودن تیم‌ها و جامهای مسابقات ورزشی با نام شهیدان خیرعلی تقی‌زاده و عیسی محمدی و علی حسینی ، داشته‌اند.

خوشبختانه از سه‌سال قبل با همت و سرپرستی آقای علی(امید)پازواری (فرزند همسرشهید جمال‌الدّین غیاثی)، تیم فوتبالی تشکیل شد و نامبرده در جایگاه فرزندافتخاری این شهید ، آن تیم را به نام سردارشهید غیاثی مزین نمود. وبدین طریق ضمن ابراز علاقه و ارادت به پدرمقام خویش ، در خصوص تجلیل از مقام این شهیدعزیز ، گامی موثر برداشت.

این تیم از هنگام تشکیل تاکنون ، امکان حضور در 2 دوره از مسابقات گل‌کوچک که در چلاو آمل برگزار میگردد ، را بدست آورده است . وهرچند طی این دو دوره توفیق راهیابی به مسابقات نهایی را نداشته است ، ولیکن انتظار میرود که این تیم ، تحت تعلیم و رهنمودهای یکی از بازیکنان خویش (جناب آقای احمد فلّاح) که از بازیکنان لیک کشوری میباشد ، به درجه‌ای از مهارت و توانایی نائل گردد که در تمامی مسابقات امتیازات بالاتر و برتر را تصاحب نماید .