سایت روستای غیاثکلا

سایت روستای غیاثکلا

پایگاه اینترنتی روستای غیاثکلا دابو از توابع آمل - مازندران
سایت روستای غیاثکلا

سایت روستای غیاثکلا

پایگاه اینترنتی روستای غیاثکلا دابو از توابع آمل - مازندران

نوستالوژی پارادوکسیکال آخرین پنجشنبه سال(قسمت اول)

هرسال که میگذرد، زندگیِ توأم با مرگ ، با تولد خود ، جانی دوباره مییابد و با هرنوع مرگ و تخریب ، به حیات خود ادامه میدهد. نوروز، نوزایی ، حیاتِ پس از خاموشی ، و خوشی و شادمانی در برابر مرگ ، بساط پرطراوتش را روی تمام تخریب‌هایی که شاید در همان نوروزدرکنار ما نشسته باشد ، پهن میکند. اگرچه مرگ از خلال زندگی روزمره درک میشود وهرروزبا نشانههایش روبرو میشویم ، اما زندگی بی محابا جریان دارد . شاید اینگونه بتوان گفت که سالها متولد میشوند تا زندگی ما نمیرد و رسم خوشایند آن بعنوان بزرگترین پارادوکس دنیا ، تداوم داشته باشد .

درآخرین پنجشنبــــــــه سال به رسم برپایی سنت دیرینه زیارت اهل قبور، همه آرامستان‌ها پر میشوند از حضور زندگانی که با گذرازاین پاردوکس و ورود به نوستالژی مهیج ، حتی اندوهشان ، آرامش‌بخش وخاطره‌انگیزمیشود .

در پنج‌شنبــــه آخرهرسال ، آرامگاه‌های غیاثکلا نیز شاهد اجرای اینگونه سنتهای دیرینه است . اکثر قریب به اتفاق اهالی غیاثکلا روانه‌ی قبرستان میشوند تا در آنجا دلتنگی‌هاشان التیام یابد ، تا در آنجا با ریزش اشک‌ها روحشان تازه شود . تا در کنارمزاردرگذشتگان ، دل خویش با بهار پیوند زنند .

دراین روزازساعـت 2 بعـدازظهـر تا غـروب ، هردو آرامستـــــــــان روستا پـُرمیشود ازآه‌ها و حسرت‌هایی که برای نبودن عزیزی کشیده می‌شود و به حرمت حکمت خداوند با قرائت حمد و سوره  فرو می‌نشیند .

یادشان بخیر، یاد همه آنهایی که عید سالهای قبل بودند و عید امسال نیستند ، همه آنهایی که پارسال وسالهای قبل رخت و لباس عید خریدند و امسال نه ، هم آنهایی که لحظه تحویل سال صورتشان را بوسیدیم و عید را تبریک گفتیم وامسال تنها با خواندن فاتحه‌ای یادشان می‌کنیم.

رو به گورستان دمی خامش نشین

آن خموشــــــان سخن‌گـــو را ببین

لیک اگر یکرنگ بینـــــی خاکشان

نیست یکســــــان حالت چالاکشان

شحـم و لحـم زندگان یکسان بــود

آن یکـی غمگیــن دگر شادان بود

تـو چه دانی تا ننوشـــــی قالشان

زانک پنهانسـت برتـــــو حالشـان

بشنــوی از قال‌ هـــای‌وهـــوی را

کـی ببینـــی حالت صــــــد توی را

ترسیم کردن و به تصویرکشیدن هیاهو وغوغای آخرین پنجشنبه سال موجود درقبرستان غیاثکلا هرگز ممکن و میسر نخواهد بود ، مگر اینکه لااقل یکبار هم که شده در آن فضای متضاد سرشار از اندوه و مملو ازهیجان و خوشحالی قرار گرفته باشی و با چشمان اشک آلود بی اختیار خنده رضایت و سرور بر لبان ظاهر کرده باشی . آنگاه به این توان دست خواهی یافت که با مرور تاریخی چند عکس از سنگ مزارعزیزان سفرکرده به دیار باقی ، از  تخیلات و احساسات پارادوکسیکال وچند وجهی عبور نموده و به نوستالژی خوشایند ودلپذیری واصل شوی .

ولذا در این پست علاوه بر ثبت و درج تاریخی سنگ قبر دفن شدگان در دو آرامگاه غیاثکلا ، قصد بر این است که فضایی پدید آید که هربار با مراجعه به این فضای مجازی ، یک آخرین پنجشنبه سال مجدد و مکرر و یک زیارت اهل قبورساکت وآرام وبی‌هیاهو حاصل گردد.

هرچند بسیاری ازاموات‌غیاثکلاکه طی25 سال اخیرمرحوم شده‌اند درقبرستان‌نرگس دفن شده‌اند وقاعدتاً می‌بایست زیارت آخرین پنجشنبه سال از آن مکان آغاز گردد ولیکن از آنجا که شهدا و اموات قدیمی‌ترروستا درآرامگاه قبلی که جنب مسجد واقع شده است،مدفون میباشند. لذا مراسم زیارت اهل قبور با ورود به صحن مسجد احرار آغاز میگردد.

فاتحه‌خوانی سرقبرهفت شهید غیاثکلا از طرف تمامی اهالی عمومیت دارد وتفاوتی نمی‌کند که شهید جزو اموات آنها محسوب میشود یا نه ، آنچه که مهم است اینست که این هفت تن فدایی میهن و هموطنان خویش شدهاند وتعلق به تمامی ایشان دارند .

شهید اول غیاثکلا - شهید اسماعیل قاسمی 

  شهید دوم غیاثکلا - شهید عیسی محمدی  


شهید سوم غیاثکلا - شهید سیف اله نوری زاده  


شهید چهارم غیاثکلا - شهیدجمال‌الدّین غیاثی

سنگ قبر جدید شهید جمال‌الدّین غیاثی


شهید پنجم غیاثکلا - شهیدسیداحمدکریمیان


شهید ششم غیاثکلا - شهیدعلی (مظاهر) حسینی


شهید هفتم غیاثکلا - شهیدخیرعلی تقی‌زاده    

همینکه ازفاتحه‌خوانی مزارشهدا فراغت حاصل میشود ، یاد علماء وبزرگان محل به ذهن‌ها خطورمینماید و قبل ازاینکه قصد رفتن سر قبر اموات مطرح شود ، نیت زیارت قبر اعاظم و اکابرروستا مطرح می‌گردد . اما ازآنجا که قبر بعضی ازاین بزرگان درغیاثکلا واقع نیست و امکان رفتن به قبرستان امامزاده پپین و روستای بینمد نیز میسّرنمی‌باشد لذا ازهمانجا فاتحه‌ای نثار ایشان (شیخ حسین درپپین و شیخ محمود در بینمد) میشود. 

البته هستند تعدادی امواتی که بنا به دلائلی درزادگاه خویش دفن نشده‌اند وچون نزد اهالی و تعلقات درونی شان جایگاهی دارند ، مورد توجه و یادآوری نیز میباشند ، ولی اگر همینان در زادگاه خویش دفن می‌شدند ، زائربیشتری میداشتند و وجود قبرشان در خاک روستا موجب میگشت تا نزد نسلهای جوانتر فعلی ونسلهای بعدی ماندگارتر باشند .  مثلاً اگر جمیع اجداد پدری و مادری غیاثکلایی‌ها از ابتدا در قبرستان روستا دفن میشدند و یا بازماندگانش کوتاهی نمی‌کردند وجهت شاخص نمودن قبرشان نشانه‌ای منظور می‌نمودند و نهایتاً قبری درروستا داشتند اکنون نسل حاضرمی توانستند بطورعینی (نه ذهنی وتمثیلی) ، نسبت به آن آگاهی و اطلاعات داشته باشند.

جا دارد از فرصت استفاده نموده و پرانتزی بازنموده وبحث را کمی شخصی کنم و سپس به موضوع اصلی بپردازم . 

روزی که آیت‌اله شیخ‌مسیّب کریمی درقبرستان قم دفن شد همگان ازدفن شدنش درقم ونزدیکی حرم حضرت معصومه (س) خرسند بودند و لیکن اهالی روستای بینمد آرزو داشتند که اودر بینمد دفن میگردید تا در تمامی ساعات روزاز حضوراهالی بینمد و فاتحه‌خوانی آنها بهره‌ مند میگردید و اینگونه غریبانه در یک قبرستان وسیع دفن نمیشد . 

مرقد مطهرعالم ربانی حضرت آیت‌اله عبدالکریم کریمی مازندرانی(مسیّب کریمی) فرزند اصغر بینمدی

درمقابل مادرم حاجیه سیده صدیقه سخایی با اینکه درقم زندگی میکرد وصیت کرده بود که در زادگاهش (روستای بینمد) دفن شود ، همگان ازاین وصیت متعجب بودند واو را محروم از ثواب دفن شدن درقم قلمداد میکردند .ولیکن اکنون که دربینمد دفن میباشد هم بیشترمشمول توجه و فاتحه‌خوانی بازماندگانش و اهالی است وهم یاد وخاطره‌اش ملموس‌تر و زنده‌تر نزد نسل آینده باقی خواهد ماند. ومانند یاد وخاطره مرحومه قمرنساء کریمی که دروادی‌السلام قم دفن شده است در اذهان جوانترهای بازماندگانش کم‌ رنگ و بی رمق نخواهد شد . 

آرامگاه مرحومه حاجیه‌سیّده‌صدیقه سخایی فرزندحاج سیدحسین همسرآیت‌اله غیاثی تولد1314متوفی1375/12/15
 

پرواضح است اگرشیخ‌محمود وهمسرش در روستای‌غیاثکلا دفن شده بودند واستقراردرسقانفار بینمد وهمجواری با قبرپدرشان کربلایی‌حاجی‌آقا(احمدخرقه‌پوش) وسیدآقاجان بینمدی را وصیت نمی کردند ، اکنون درمرکزیت آرامگاه غیاثکلا با شهدا و سایراموات ازفرزندان و منسوبین خویش همجواربودند و با بهره‌ مندی ازتوجه و فاتحه‌ خوانی غیاثکلایی‌ها در یاد و خاطره‌ی جوانترها و نوجوانان فامیل نیزماندگارتر و زنده تر وجود میداشتند .

آرامگاه‌‌حضرت‌‌‌حجه‌الاسلام‌والمسلمین‌کربلایی‌شیخ‌محمودغیاثی فرزندکربلایی‌حاجی‌آقامتولد1273متوفی1353/4/16 *و* آرامگاه مرحومه‌کربلایی‌سیده‌شیرین‌سخایی فرزندسیدآقاجان همسرکربلایی‌شیخ‌محمودغیاثی متولد1279متوفی1373/6/8

مگرنه اینکه امروزه اهالی‌‌غیاثکلا هرشب‌جمعه بطورعام وآخرین پنجشنبه سال را بطورخاص، دسته‌دسته بصورت انفرادی وگروهی به زیارت اهل قبورمیروند وضمن احیاء این سنت‌حسنه و آموزش آن به نسل جدید ، با اموات خویش ارتباط روحی برقرارنموده ولحظاتی چند ، خویشتن خویش را مأنوس و مألوف با درگذشتگان حس می‌کنند و اشکی میریزند و روح اموات شاد و دل خویش مسرور میدارند . 

حاج مرتضی جالی هنگام فاتحه خوانی سر قبر همسرش مرحومه فاطمه صغری رمضانی

بدین ترتیب به وضوح قابل مشاهده است که مقابرخانوادگی هرطائفه وخاندان ، محورزیارت بازماندگان خویش است ودر طول ساعات فاتحه‌ خوانی ، صحنه‌های بسیارزیبا و جالبی از اجتماع عاطفی و درونی مابین مردگان و زندگان ، در شبکه دل ترسیم میشود.   

مثلاً قدیمی‌ترین سنگ قبر موجود در قبرستان غیاثکلا متعلق به مرحومه هاجر علیپور که در سال 1323 فوت نموده است میباشد ، از طرف خاندان علیپور اسپاهی و حسینی و سیفی‌های ساکن جالیکلا مورد توجه است . زیرا این مرحومه ، دختر علی اسپاهی (جدّ علیپورها) است و لذا فرزندان ونوه‌های مرحوم ابراهیم علیپور برای او که عمّه‌ی آنها میباشد فاتحه میخوانند . و از طرفی این مرحومه همسر مرحوم غلام سیفی بوده و لذا مادر بعضی ازسیفی‌های ساکن جالیکلا میباشد . و نظر به اینکه این مرحومه مادر آسیه سیفی (همسر مرحوم مسیّب حسینی) نیز هست ، لذا این قبر توسط نوه‌های غیاثکلایی‌اش یعنی فرزندان مرحوم مصیب حسینی ، نیز زیارت میشود .

 آرامگاه مرحومه هاجر علیپور فرزند علی اسپاهی و همسر مرحوم حاج غلام سیفی متوفی 1322

اما قبرهایی که علاوه بر قبر عمه هاجر ، توسط علیپورها (یعنی فرزندان مرحوم ابراهیم علیپور) ، محل مراجعه برای فاتحه‌خوانی هستند مربوط میشود به قبر پدرشان مرحوم ابراهیم علیپوراسپاهی و دو قبر مادرهاشان مرحومه گل‌خانم کاظمی و مرحومه حاجیه صغری مهدوی و نیز قبر عمه‌ی دیگرشان مرحوم شهربانو علیپور(همسرمرحوم میرعباس حسینیان) و قبر خواهرشان مرحومه رقیه علیپور (همسر میر شفیع کریمیان) که فرزند اول ابراهیم علیپور از همسر اول مرحومه گلخانم کاظمی میباشد.

آرامگاه مرحوم مشهدی ابراهیم علیپور(اسپاهی) فرزند علی متولد 1288 و متوفی 1363/11/28

آرامگاه مرحومه گل خانم کاظمی فرزند محمدعلی جزینی و همسر اول ابراهیم علیپور متوفی در چهل سالگی ** و**  آرامگاه مرحومه حاجیه صغری مهدوی فرزند غلام جزینی و همسر  دوم ابراهیم علیپور متوفی 1379/8/25

آرامگاه مرحومه حاجیه شهربانو علیپور فرزند علی اسپاهی و همسرمیرعباس حسینیان متوفی1370/4/6

لازم به ذکر است اگر از میرعباس حسینیان (شوهر شهربانو علیپور) سنگ قبری در غیاثکلا وجود میداشت ، تصویر آن در این قسمت قابل طرح بود . قبرجوان ناکام مصطفی حسینیان(فرزندسیدتقی - نوه میرعباس) در قبرستان نرگس ، تنها قبر از افراد ذکور خاندان حسینیان در غیاثکلا میباشد .

آرامگاه جوانناکام مصطفی حسینیان فرزند سیدتقی متولد1357متوفی 1370/7/15

قبر خواهر علیپورها مرحومه رقیه علیپور (همسرسیدجلال کریمیان) و مادرشهید سیدجعفرکریمیان   (سید احمد) ، که فرزند اول ابراهیم علیپور از همسر اول مرحومه گلخانم کاظمی میباشد ، چون واقع در قبرستان نرگس است باعث مراجعه فرزندان سیدجلال(میرشفیع) کریمیان به این قبرستان است و اگر قبر مادر نبود هیچ دلیلی برای رجوع به قبرستان نرگس نداشتند . زیرا این خاندان که مهاجر هستند و جمعیت آنها صرفاً به فرزندان سید جلال منحصر میباشد ، بجز شهید ، اموات منسوب به مادر را دارند که تمامی در قبرستان قدیم دفن میباشند و فقط مزار مادر را در قبرستان نرگس دارند .  

آرامگاه امّ الشهید کربلایی رقیه علیپور فرزند ابراهیم-همسرمیرشفیع(سیدجلال)کریمیان تولد1316/4/8 متوفی 1381/9/19

همانطورکه ذکر شد هاجر علیپور مادر حاجیه آسیه سیفی بود . مرحومه آسیه سیفی همسر حاج مسیّب حسینی(معروف به مسیّب داقلی) و مادر شهید علی(مظاهر)حسینی میباشد. این بانو با اینکه 8سال کوچکتر از شوهرش بود بر اثر داغ جانگداز شهادت فرزندش 6 سال زودتر از مسیّب فوت نمود . ناگفتهنماند که مرحوم حاج مسیب حسینی فرزند یوسف امیرکلایی با اینکه نام خانوادگی‌اش حسینی است ولی از سادات نبود . او این نام را از جدش حسین میراث دارد . او در سال 1308 متولد و سقایی ابوالفضلی (سقانفار) غیاثکلا را که پدرش یوسف متولی آن بود ، بر عهده داشت . او در سال 1365 به افتخار پدر شهیدی نائل شد و در رمضان سال1391 دار فانی را وداع و در کنار همسرش حاجیه آسیه سیقی در آرامگاه نرگس دفن گردید .

آرامگاه امّ الشهید حاجیه آسیه سیفی فرزند غلام -همسرحاج مصیب حسینی تولد 1316 -متوفی1385/5/14  ** و **  آرامگاه ابوشهید حاج مسیب حسینی فرزند یوسف متولد 1308/3/5 -متوفی1391/5/7 

از قبر پدر مسیّب (مشهدی یوسف حسینی) ، نشانی وجود ندارد ولیکن به نظر میرسد زیر سقانفاری که خود متولی آن بود ، دفن شده باشد . از قبر پسر بزرگتر یوسف ، یعنی رمضان حسینی نیز در غیاثکلا نباید نشان گرفت ، زیرا او بهنگام مسافرت دسته جمعی به مشهد در سال 1337 همانجا فوت کرد و همانجا دفن شد . ولی همسرش مشهدی فاطمه قنبری که سالها پس از فوت شوهر خود را وقف بزرگ کردن فرزند کرده بود ، آنگاه که فرزندش علیرضا حسینی ، خود صاحب چند فرزند شده بود ، دار فانی را وداع گفت .

آرامگاه مرحومه مشهدی فاطمه قنبری همسر رمضان حسینی متولد1295 متوفی 1372/8/12

البته تنها پسر مرحومه فاطمه قنبری (کربلایی علیرضا حسینی)طی سالهای بعد از فوت مادر ، همسر خویش کربلائیه فاطمه غلامی (فرزند اسحق پیچی‌کلایی) را نیز از دست داد و قبر دیگری به قبور اموات این خاندان در آرامگاه نرگس اضافه شد.

آرامگاه کربلائیه فاطمه غلامی فرزند اسحق همسرکربلایی علیرضاحسینی تولد 1332 -متوفی1385/10/12

بعد از قدیمی‌ترین سنگ قبرها که متعلق به مرحومه هاجر علیپور و مرحومه گلخانم کاظمی بودند ، و شرح آن در فوق اشاره گردید ، سومین سنگ قبر با قدمت بالا متعلق به مرحومه خاتون غیاثی فرزند کربلایی حاجی آقا و همسر کربلایی‌ مهدی رمضانی میباشد .

محل دفن کربلایی‌حاجی‌آقا پدر مرحومه خاتون غیاثی ، روستای بینمد میباشد . زیرا آنزمان که کربلایی حاج آقا (فرزند کربلایی علیجان و نوه‌ی شاه محمدسلطان خرقه‌پوش) در تکیه اسپیاری بینمد مداحی میکرد . دلباخته دختری از خاندان صادقی بینمد میشود و با آن دختر بنام زینب (که بعدها به ننه‌بزرگ معروف میشود) ازدواج می‌نماید . و بر همین اساس وابسته‌ی بینمد میگردد و در جوار مسجد بینمد ، سقانفاری میسازد که هم مکان مداحی و عزاداریش بود و هم منزلگاه ابدیش بعد از فوت تعیین گردید.

امّا آرامگاه شوهر مرحومه خاتون غیاثی ، یعنی قبر مرحوم کربلایی‌مهدی رمضانی که جدّ بزرگ خاندان رمضانی‌ محسوب میشود ، در کنار قبر همسرش خاتون زیر سقانفار رمضانی‌ها میباشد . مرحومـــــه خاتون غیاثی متولد 1270/6/8 و تاریخ تولد شوهرش کربلایی مهدی رمضانی 1249/5/9 بود . مشهدی خاتون در سن 56 و در سال 1326 فوت کرد . ولی کربلایی مهدی (فرزند مشهدی رمضان) در سن 90 سالگی ، یعنی 15 سال بعد از همسرش در تاریخ 1339/6/12 دار فانی را وداع گفت .

آرامگاه مرحومه‌ مشهدی خاتون غیاثی فرزند کربلایی حاج آقا همسرکربلایی مهدی رمضانی متولد 1270متوفی1326/2/28 ** و ** آرامگاه مرحوم کربلایی مهدی رمضانی فرزند رمضان متولد 1249متوفی1339/6/12 

رمضانی‌ها که نامشان را از مشهدی رمضان(پدرکربلایی‌مهدی) میراث دارند ، چون نشانه‌ای از اموات قبل از جدّ و جدّه خویش (کربلایی مهدی و مشهدی خاتون) سراغ ندارند ، لذا ابتدا زیارت اهل قبور را از این دو شروع نموده و سپس در همان قبرستان قدیم فاتحه‌ای برای جدّمادری خود مشهدی صادق اسفندیاری خوانده و در نهایت با خواندن فاتحه برای مرحوم کربلایی حسین رمضانی به سمت آرامگاه نرگس جهت اجرای مابقی سنت زیارت اهل قبور ( روانه میشوند .  

آرامگاه مرحوم صادق اسفندیاری فرزندمحمدعلی متولد1292متوفی1346/9/12پدر بتول اسفندیاری(همسردوم کربلایی حسین)

آرامگاه کربلایی حسین رمضانی فرزند کربلایی مهدی متولد1296متوفی 1371/6/9 ** و ** آرامگاه مرحومه سکینه غیاثی فرزندشیخ محمود همسرکربلایی‌حسین رمضانی متولد1298/3/4 متوفی1381/10/14

گفته شد که رمضانی‌ها پس از خواندن فاتحه برای اجداد خویش مهدی‌رمضانی و خاتون‌غیاثی و صادق اسفندیاری و نهایتاً کربلایی‌‌ حسین رمضانی که در قبرستان‌ جنب مسجد دفن می‌باشند به سمت آرامگاه نرگس روانه میشوند تا با حضور کنارقبرهای مشهدی‌سکینه غیاثی(همسر اول کربلایی‌حسین) و حاج رمضان رمضانی(فرزندکربلایی‌مهدی) و حاج میرزاعلی تقی‌پور(یا محمدرمضانی - فرزند کربلایی مهدی) و حاجیه فاطمه جالی (همسر حاج میرزا علیو فرزند حبیب جالی) و حاج اصغر تقی‌پور (فرزند حاج میرزا علی) و مشهدی آمنه رمضانی (فرزند علی محمد رمضانی و همسر علی قاسمی) و حاجیه فاطمه صغری رمضانی (فرزند کربلایی حسین و همسر مرتضی جالی ) مراسم فاتحه خوانی را به اتمام برسانند .

آرامگاه حاج رمضان رمضانی فرزند کربلایی مهدی متولد1300/10/5متوفی1383/2/15

آرامگاه حاج میرزاعلی تقی‌پور(رمضانی) فرزند کربلایی مهدی متولد1305متوفی  1389/10/16 ** و ** آرامگاه حاجیه فاطمه جالی فرزند کربلایی حبیب همسر میرزاعلی تقی‌پور(رمضانی)متولد1306/7/4متوفی1386/3/30

آرامگاه حاج اصغر تقی‌پور(رمضانی) فرزند حاج میرزاعلی متولد1336/7/4متوفی1387/12/1

آرامگاه مرحومه مشهدی آمنه رمضانی فرزند مرحوم علی محمد همسر مرحوم علی قاسمی متولد1306 متوفی1388/12/23** و ** آرامگاه مرحوم علی قاسمی فرزند اصغرخرقه‌پوش متولد 1302 متوفی 1379/6/13 

آرامگاه جوان ناکام ذبیح اله قاسمی فرزند علی و آمنه رمضانی متولد1336متوفی1349

آرامگاه مرحومه‌حاجیه‌فاطمه(صغری)رمضانی فرزندکربلایی‌حسین همسرحاج‌مرتضی‌جالی متولد1316متوفی1391/12/10

از آنجا که بعضی از مقابر فوق(مانندخاتون غیاثی ، مهدی رمضانی ، سکینه غیاثی ، حسین رمضانی ، صغری رمضانی) در لیست زیارت اهل قبور غیاثی‌های منشعب از شیخ محمود نیز وجود دارد لذا تلاقی این دو خاندان بهنگام فاتحه‌خوانی بر سر این قبرها میتواند دیدارها را تجدید نماید . اصولاً غیاثی‌ها به هنگام زیارت اهل قبور ، بیشترین تردد را فیمابین دو قبرستان قدیمی و نرگس دارند زیرا سنگ قبرهای بسیاری از اموات نسبی و سببی آنها ، چشم براه قرائت حمد و لمس انگشتان دست آنهاست اولاد و اعقاب شیخ محمود ، اجرای زیارت اهل قبور را با فاتحه‌‌خوانی از راه دور آغاز میکنند. زیرا اولاً جدّ بزرگ آنها کربلایی علیجان خرقه‌پوش و همسر اولش خاتون اسپاهی در امامزاده روستای پپین دفن میباشند و ثانیاً اجداد بعدی (1-مرحوم کربلایی‌احمدمشهوربه حاجی‌آقا 2- مرحومه مشهدی زینب مشهور به ننه‌ بزرگ 3- مرحوم کربلایی شیخ محمود 4-مرحومه کربلایی سیّده شیرین سخایی ) درهمکف سقانفار  روستای بینمد دفن میباشند و از طرفی چون برای مرحومه جهان علیپور اسپاهی (همسر اول شیخ محمود) سنگ قبری وجود ندارد و ازطرفی به سنگ قبر مرحوم غلامعلی غیاثی که در بینمد مدفون میباشد نیز دسترسی نیست ، ناگزیر به فاتحه خوانی از راه دور مبادرت می‌نمایند . و سپس با حضور در آرامگاه قدیمی جنب مسجد ، سنت زیارت اهل قبور را برای حاج ابوالقاسم قاسمی (فرزند شیخ محمودغیاثی) و همسرش حاجیه بی‌بی رحمانزاده (فرزند ابوذر قراکلایی) و مهندس زین‌العابدین قاسمی (فرزند حاج ابوالقاسم) به جا می‌آورند .

آرامگاه مرحوم حاج ابوالقاسم قاسمی فرزندشیخ محمود غیاثی متولد1300متوفی1376/7/18 ** و ** آرامگاه مرحومه‌حاجیه‌بی‌بی رحمانزاده فرزندابوذر قراکلایی همسرحاج‌ابوالقاسم متولد1304متوفی1388/3/20 

آرامگاه مرحوم زین‌العابدین قاسمی(غیاثی)فرزند ابوالقاسم متولد1330متوفی1366/10/18 

غیاثی‌های منتسب به شیخ محمود ، پس از اتمام فاتحه در قبرستان قدیمی ، طی مراجعه به آرامگاه نرگس و بهنگام ورود با مشاهده‌ی تابلوی سلام وقف مرحومه حاجیه سیده صدیقه سخایی (متعلقه آیت‌اله شیخ‌علی غیاثی) ، ابتدا فاتحه‌ای نثار او میکنند و سپس برای تک‌تک اموات منسوب و مشمول همچون حاج علی‌آقا غیاثی(فرزند شیخ محمود) و حاج ولی‌اله غیاثی (فرزند شیخ محمود) و حاجیه بنین خرسندی (همسرحاج ولی‌اله و فرزندجان‌برار بینمدی) ، مراسم فاتحه‌خوانی را دنبال می‌نمایند.

تابلوی زیارت اهل قبور وقف مرحومه حاجیه سیده صدیقه سخایی(متعلقه آیت اله غیاثی) 

آرامگاه مرحوم حاج علی آقا غیاثی فرزند شیخ محمود متولد1317/2/15متوفی1376/5/5 

آرامگاه مرحوم حاج ولی اله غیاثی فرزندشیخ محمود متولد1302متوفی1383/11/9عیدغدیر ** و ** آرامگاه مرحومه‌حاجیه‌ بنین خرسندی فرزند جان‌برار همسرحاج‌ ولی‌اله غیاثی متولد 1314متوفی1392/2/26

غیاثی‌های منشعب از شیخ محمود به زیارت اهل قبور تا این حد بسنده ننموده و بدلیل فامیلیت نسبی و سببی با سایر طوائف و خاندان غیاثکلایی مانند(غیاثپور_قاسمی_رمضانی_جالوی_خرسندی و....) در کنار آنها به طور مشترک مراسم را ادامه میدهند . زیرا (کربلایی نادر غیاثپور جدّ غیاثپورها - ابناء و اولاد قاسم و اصغر خرقه‌پوش جدّقاسمی‌ها- ابناء محمدآقا خرقه‌پوش جدّ تبخال‌ها - ابناء محمدخرقه‌پوش جدّ محمدی‌ها ) که همگی فرزندان کربلایی‌علیجان هستند ، جزو عموها و بنی‌اعمام غیاثی‌های منشعب از شیخ‌محمود محسوب میشوند و تا آنجایی که سنگ قبری از آنها وجود داشته باشد مورد عنایت ایشان واقع خواهد بود.   

لازم به ذکر است که غیاثپورها یعنی فرزندان کربلایی نادر(آخرین پسر کربلایی‌علیجان)، با خرسندی‌ها  ارتباط فامیلی تنگاتنگ دارند . زیرا یکی از همسران کربلایی‌علیجان که مادر کربلایی نادر بوده ، در حقیقت دختر ملاعیسی اردبیلی و عمه‌ی خرسندیها محسوب میشده است . و به تبع آن ازدواجهای فامیلی این دو خاندان ، یکی پس از دیگری ادامه یافته است و اکنون این دو خاندان بسیار در هم تنیده میباشند و لذا بهنگام مراسم زیارت اهل قبور ، اموات این دوخاندان بطور مشترک مورد توجه بازماندگان قرار میگیرند. این دو خاندان ابتدا در قبرستان قدیمی قبر کربلایی نادر غیاثپور و همسرش ام البنین غیاثپور(فرزند خان‌بابا) و دخترش سکینه غیاثپور(همسر حاج عزیز حسین‌زاده) را زیارت نموده و سپس برای فاتحه‌خوانی قبور حاج ابراهیم غیاثپور و همسرش شیرین خرسندی (فرزند ابراهیم) و قبر عروس این زوج کوکب خرسندی(همسر علی‌اصغرغیاثپور و فرزند حاج‌رحمان) و نیز قبر سکینه صفرپور(همسر حاج نوراله غیاثپور و فرزند ابوالقاسم کلیک‌سری) به قبرستان نرگس میروند و در آنجا بهمراه خاندان خرسندی بعضی از قبور اموات ایشان را نیز زیارت می‌کنند.

آرامگاه مرحومه سکینه غیاثپور فرزند کربلایی نادر همسر حاج عزیز حسین‌زاده متولد1307/7/7 متوفی 1344/4/1

آرامگاه مرحوم کربلایی نادرغیاثپور فرزندعلیجان متولد1273متوفی1353/9/18 ** و ** آرامگاه مرحومه‌ ام البنین غیاثپور فرزند خان‌بابا همسرکربلایی نادر متولد1288متوفی1261

آرامگاه مرحوم حاج‌ ابراهیم غیاثپور فرزند کربلایی نادر متولد1303متوفی1380/10/23 ** و ** آرامگاه مرحومه‌ حاجیه‌شیرین خرسندی فرزند ابراهیم همسرابراهیم غیاثپور متولد1307متوفی1387/1/13

آرامگاه مرحومه‌ مشهدی‌کوکب خرسندی فرزندحاج رحمان همسر علی‌اصغر غیاثپور متولد1333/1/4متوفی1381/2/9

آرامگاه مرحومه‌ حاجیه‌سکینه صفرپور فرزند ابوالقاسم همسر حاج نوراله غیاثپور متولد1323متوفی 1387/4/18

از قبر اجداد خرسندی‌ها (ملّاعیسی اردبیلی و پسرانش ابراهیم و مهدی) در غیاثکلا نشانی نیست ، منقول است که تمامی آنها در امامزاده روستای پپین مدفون هستند . علاوه بر آن از قبر همسر اول ابراهیم اردبیلی (؟) یعنی مادر حاج سلمان خرسندی نیز نشانی نیست ، ولی گفته شده است که در غیاثکلا دفن میباشد . علی ایحال ٍقدیمی‌ترین سنگ قبر موجود در آرامگاه غیاثکلا که مربوط به اموات خرسندی‌هاست، متعلق به جان مار میرزایی کمانگرکلایی (همسر دوم ابراهیم اردبیلی و مادر حاج رحمان خرسندی) میباشد . البته قبر حاجیه شهربانو شکری(همسر حاج‌سلمان خرسندی و فرزند محمد آقا تبخال) نیز در قبرستان قدیمی قرار دارد .

آرامگاه مرحومه‌ جان‌مار خرسندی فرزند حمیدمیرزا کمانگرکلایی همسر ابراهیم اردبیلی متولد1274متوفی 1357

آرامگاه مرحومه‌ حاجیه‌شهربانو شکری فرزند محمدآقا غیاثی همسرحاج سلمان‌خرسندی متولد 1298متوفی1364/8/5 ** و ** آرامگاه مرحوم حاج‌ سلمان خرسندی فرزند ابراهیم متولد 1299متوفی1381/11/23 

خرسندی‌ها علاوه بر فاتحه‌ خوانی‌ برای اموات مشترک خویش و غیاثپورها ، به همراه غیاثپورها برای‌ مرحوم حاج سلمان خرسندی‌ و برادرش حاج‌رحمان خرسندی‌ و پسرش حسین خرسندی‌ و نوه‌اش هادی‌ خرسندی‌ (فرزند مرحوم‌ حسین از همسردوّم) و عروسش مرحومه سیّده‌بیگم هاشمی در قبرستان‌‌نرگس غیاثکلا فاتحه می‌‌خوانند .

آرامگاه مرحوم حاج‌ عبدالرحمن خرسندی فرزند ابراهیم متولد 1302/11/9متوفی1390/12/10

آرامگاه مرحوم حسین خرسندی فرزندسلمان‌ متولد 1329متوفی 1379/4/13 ** و ** آرامگاه جوان ناکام مرحوم هادی خرسندی فرزند حسین متولد 1367/4/23متوفی1388/12/7

آرامگاه مرحومه‌ حاجیه‌سیده بیگم هاشمی فرزند سیدمحمد همسرحاج نادعلی خرسندی متولد 1316متوفی1391/11/10

مهدوی‌ها فرزندان مهدی اردبیلی هستند و شاخه‌ای اصلی ازخاندان خرسندی محسوب میشوند . مهدی فرزند ملا عیسی اردبیلی است و دارای یک پسر و دودختر بود. مهدویهای فعلی فرزندان حاج صادق مهدوی هستند و بهنگام زیارت‌اهل‌قبور چون نشانی از قبرجدشان(مهدی‌اردبیلی)ندارند لذا برای عمه‌های خویش صغری مهدوی (همسرابراهیم علیپوردیوکلایی)و بمانی مهدوی(همسررمضان اسماعیلی) و نیز برای دایی‌شان مرحوم غلام علی تبخال(فرزندمحمدآقاخرقه‌پوش)در قبرستان‌قدیمی ، و برای مادرشان حاجیه زبیده تبخال (فرزندمحمدآقا خرقه‌پوش) در قبرستان نرگس و همچنین زن دایی‌شان زبیده اسماعیلی در همان قبرستان فاتحه می‌خوانند.

برای مشاهده و قرائت بقیه مطلب ، به قسمت دوم مراجعه شود .

بر آستان جانان

این نوشته برگرفته از وبلاگ مخموران غیاثکلایی جام عشق حسین (ع) میباشد .


 برآستان جانان گر سر توان نهادن           گلبانک سربلندی بر آسمان توان زد

تکریم و بزرگداشت واظهار عشق و محبت به ائمه و اولیاء خدا ، نزد اهالی غیاثکلا از اهمیت ویزه برخوردار است . و یکی از جلوه‌های این تکریم ، زیارت مزار و قبور این بزرگان است . غیاثکلایی‌ها از دیرباز علاوه بر سفرهای زیارتی داخلی مانند مشهد و قم  ، نسبت به سفرهای زیارتی آنسوی مرزهای ایران نیز اهتمام خاص داشته و دارند . قدیمی‌های این روستا تا قبل از بسته شدن راه کربلا  به روی عموم مردم ایران(در سال 1350) ، بیشترین عنایت خود را متوجه زیارت کربلا مینمودند . وجود پیشوند کربلایی در جلوی اسامی نوشته شده روی سنگ قبر اموات غیاثکلا ، گواه این مدعاست که همواره محبت وعشق به امام حسین جزء لاینفک زندگی مردمان این روستا بوده است . طی سالهای اخیر نیز به محض بازگشایی راه کربلا و ایجاد امکان زیارت حرم امام حسین ، هجوم گروههای مختلف اهالی (اعم از مرد و زن و پیر و جوان و غنی و فقیر) ، به آن دیار ، بیانگر پایداری و مداومت آنها درعشق و محبت به سالار شهیدان میباشد .  

در همین راستا خوشبختانه در دومین ماه از سال جدید (1436 قمری) ، خدا به داد دل ده نفر (10 نفر) از اهالی غیاثکلا رسید و توفیق حضور آنها بهمراه 4 تن از منسوبینشان را ، در خیل اجتماع عظیم زائران اربعین حسینی که بالغ بر دومیلیون نفر ایرانی در آن شرکت داشتهاند ، نصیب فرمود . این 10 نفر همینکه نسیم عزیمت هموطنان به کوی سلطان اقلیم جوانمردی و خورشید سپهر دلدادگی و شهادت ، روح نوازشان شد ، عزم رفتن کردند تا عطش کربلا را از نرفتن‌های کوفیان در سال 61 هجری ، جبران نمایند . این رفتن دلخواسته نبود ، قسمت هم نبود ، دعوت بود ورای همه‌ی دعوتها ، تا جامانده‌ها را با این رفتن به نقطه اوج جوش برساند .  نقطه‌ی اوج جوش آمدن پیمانه‌هایی که در جامهای خالی زائرین‌اش ریخته شد تا به کاروان خسته‌ها بپیوندند و با تاول زدن پاها و بارانی شدن چشمها و به شور آمدن سینه‌ها ، بیتاب رسیدن شوند .

اینگونه رقم خورد که از میان اهالی غیاثکلا ، ابتدا حجت‌الاسلام حاج شیخ حسین جال و کربلایی علی‌آقا غیاثی هر کدام به تنهایی - و سپس حجت‌الاسلام حاج شیخ جواد غلامی به اتفاق متعلّقه‌اش حاجیه‌خانم خاتون فرجپور - و در کنار این خانواده ، شیخ عسگری جوادی نژاد(جال) باتفاق همسرش سرکار خانم محدثه جالی - و  همچنین بهمراه این دوخانواده ، آقای مهدی فرجپور - و بلافاصله پس از این گروه ، حجت‌الاسلام حاج شیخ مهدی غیاثی  و برادرش حاج محمدرضا غیاثی و برادر زاده‌اش آقای شمس‌الدّین (محمد) غیاثی در قالب یک گروه چهارنفره ، به ترتیب با خروج از مرز مهران ، روانه نجف و کربلا شدند .  

البته همشیرزادگان شیخ جواد غلامی ، یعنی بانو سیده سمیه حسینی و آقای سید هادی حسینی باتفاق همسرش از روستای پیچی‌کلا ، نیز ایشان را همراهی میکردند . مضافاً اینکه آقای حاج محمد شریفی ، دامادِ شیخ مهدی غیاثی نیز در معیت غیاثی‌ها برای پنجمین بار در این سفر عاشقانه و عرفانی حضور داشت .

ما گنهکاریم ، آری جرم ما هم عاشقی است

آری اما آنکه آدم هست و عاشق نیست ، کیست؟

زندگی بی عشق ، اگر باشد ، همان جان کندن است

دم به دم جان کندن ای دل ،کار دشواری است ، نیست؟

زندگی بی عشق ، اگر باشد ، لبی بی خنده است

بر لب بی خنده باید ، جای خندیدن گریست

زندگی بی عشق اگر باشد ، هبوطی دائم است

آنکه عاشق نیست ، هم اینجا و هم آنجا دوزخی است

عشق عین آب ماهی یا هوای آدم است

می توان ای دوست ، بی آب و هوا یک عمر زیست؟

تا ابد در پاسخ این چیستان بی جواب

بر در و دیوار می پیچد ، طنین چیست؟چیست؟

زیارت کربلا نماد تبلور بیعت عاشقانه امت با امام خویش است که زیارت اربعین آن نمود جهانی دارد . بطوریکه هرساله میلیون‌ها زائر از نقاط مختلف جهان خود را به کربلای معلی میرسانند تا آیین و مراسم اربعین حسینی را در جوار بارگاه سرور و سالار شهیدان به جای آورند . در این مراسم که با هدف همبستگی و هویت‌بخشی به یک جریان اجتماعی خوجوش و گسترده و اثرگذار در سطح بین الملل ، شکل میگیرد ، زائرین میلیونی مسیرهای طولانی را پیاده برای رسیدن به کربلا طی می‌کنند .

جریان پیاده‌روی برای زیارت سیدالشهدا در روز اربعین سابقه‌ای تاریخی و دیرینه دارد . این سنت حسنه از هنگامی که جابر بن عبدالله انصاری بعنوان نخستین زائر مضجع منور اباعبدالله الحسین(ع) در روز اربعین از مدینه به سمت کربلا رهسپار شد ، آغاز و طی سال‌های بعد ، با وجود حکومت سفاک و خونریز اموی و عباسی ، این امر توسط ائمه معصومین(ع) تکرار میگردید . اما مراسم باشکوه پیاده‌روی اربعین حسینی بطور رسمی از سال 1235 قمری شروع شد. و طی سالیان بطور مستمر و مداوم ادامه یافت. البته هرچند این مراسم در برهه‌‌هایی از زمان بدلیل سختگیری‌های حکام جور و در خطر بودن جان زائران بی‌رونق میشد . ولیکن باز دوباره جان میگرفت و برقرار میگردید تا آنجا که آخرین بار وقتی از سال 1319 قمری این سنت مجداً احیاء شد ، تاکنون وقفه‌ی جدّی در اجرای این جریان ایجاد نگردید.

عکس پیاده روی زائرین سال 1821 میلادی - 1237 قمری - 1200شمسی

عکس پیاده روی زائرین 1932 میلادی - 1350 قمری - 1310 شمسی

 عکس پیاده روی زائرین 1975میلادی - 1394 قمری - 1353 شمسی

همانطور که مشهود است پیاده‌روی اربعین حسینی در تاریخ شیعه سابقه طولانی دارد . اما این آئین عاشقانه عارفانه با سقوط دولت صدام و گشوده شدن راه کربلا به روی ایرانیان ، جلوه ویژه‌ای به خود گرفته و هر سال با شکوه بیشتری برگزار می‌شود . بطوریکه این حرکت جهان را به حیرت واداشته و رسانه‌ها را به انعکاس صحنه‌هایی از این حرکت عظیم واداشته است.

اربعین حسین(ع) کتابی قطور و پرماجراست که برگ اول آن از تنهایی علی در کوفه آغاز و صفحه پایان آن به کربلا ختم میشود و بازگوکننده‌ی حادثه‌های بسیاری است که حوادث زمان نه تنها نتوانسته است نوشته‌‌های آن را محو کند ، بلکه هر روز ابعاد تازه‌ای بر صفحاتش نقش می‌بندد .

عکس زیارت و نماز صبح نجف حاج‌شیخ‌حسین جال

عکس زیارت نجف حاج‌شیخ‌مهدی غیاثی و حاج محمدرضاغیاثی و کربلایی شمس‌الدین غیاثی و حاج آقا محمودی 

در فراسوی اربعین حسینی صدای خوش عشق و دلدادگی شنیده می‌شود ، صدایی که از ژرفای خاک کربلا روییده و تا ابد الدهر براین گنبد دوّار جاودانه خواهد ماند.

در ایام اربعین حسینی در این گوشه‌ از کره خاکی چنان هیاهویی برپاست ، و تنها در این گوشه از جهان به وسعت 90 کیلومتر راه ،چنان شوری برجاست که انسان‌های آزاده و شیدا را به سوی خود می‌کشاند.

عکس پیاده روی حاج شیخ حسین جال به سمت کربلا

عکس پیاده روی حاج شیخ جواد غلامی به سمت کربلا

عکس پیاده روی حاج شیخ جواد غلامی باتفاق همسر (حاجیه خانم خاتون فرجپور) به سمت کربلا

عکس پیاده روی حاج شیخ عسگری جال باتفاق همسر (سرکار خانم محدثه جالی) به سمت کربلا

عکس پیاده روی آقای کربلایی مهدی فرجپور به سمت کربلا

در این 90 کیلومتر عشاقی مشاهده می‌شود که هر یک به نوبه خود سعی می‌کنند عشق و ارادت خویش را به سالار شهیدان نشان دهند، از کودکان 5 و 6 ساله گرفته که با دستان کوچکشان سنگینی پارچ آب در دست و سینی غذا برسر را تحمل می‌کنند و با خواهش و تمنا به زائران آب و غذا تعارف می‌کنند که زوار حسینی با دیدن این صحنه‌ها اشک بر گونه‌هایشان جاری می‌شود.

عکس پیاده روی حاج شیخ حسین جال در مسیر کربلا جلوی مواکب پذیرایی

عکس پیاده روی حاج شیخ عسگری جال در مسیر کربلا جلوی مواکب پذیرایی

در این ایام در فاصله شهر «نجف تا کربلا» غوغا است ، فریاد «لبیک یا حسین» از ذرّه ذرّه وجود خادمین و زائرین حسین (ع) ساطع و فضای آسمان و زمین را عطرآگین کرده است . 

پیرمردانی که با پشتی خمیده آرام آرم قدم بر می‌دارند و با هر قدم فریاد یاحسین سر می‌دهند ، و مادرانی که کودکان خردسال خویش را در آغوش گرفته‌اند و خستگی نمی‌شناسند . غیور مردانی که با ایجاد موکب‌ نظیر ایستگاه‌های صلواتی ، بابذل مال و انرژی ، انواع پذیرایی صبحانه و ناهار و شام و اقامتگاه برای خواب ، انواع طعام از ماهی و ساندویچ و میوه‌‌جات ، انواع آشامیدنی‌های مختلف از چای و قهوه و نوشابه ، و انواع استقبال و نوازش تا ماساژ و درمان پای زائران ، اینها همه صحنه‌هایی از خود بجای میگذارند که نظیرش در هیچ کجای دنیا مشاهده نگردیده و نمی‌گردد .

عکس پیاده روی حاج شیخ حسین جال در مسیر کربلا جلوی مضیف و استراحتگاه

عکس پیاده روی حاج محمدرضا غیاثی در مسیر کربلا جلوی مضیف پذیرایی

وقتی زائرین به مُضیف‌ها می‌رسند ، صاحب مضیف با اصرار زائران را دعوت میکندکه مهمان او بشوند و آنجا پذیرایی شوند و نماز بخوانند و استراحت کنند ، زیرا مهمان کردن زائر امام حسین(ع) در نزد آنها بسیار اهمیت و ارزش دارد .

 عکس نماز جماعت زائرین آهنگرکلایی و بیشه‌محله ای به امامت حاج‌شیخ حسین جال در مسیر کربلا داخل موکب

عکس پیاده روی کربلایی شمس الدین (محمد) غیاثی در مسیر کربلا جلوی مضیف

کافی است که خدام این موکب‌ها زائری را ببینند که از طعام آن‌ها نخورد یا آبی ننوشد، آن وقت است که اجازه نمی‌‌دهند زائر از آن‌جا بیرون برود! برای همین بیشتر زوار حسینی ترجیح می‌دهند که مقدار کمی از نذری بخورند تا بتوانند به راه خود ادامه دهند.

عکس حاج محمدرضا غیاثی در حال کمک به خادمین مضیف در مسیر کربلا جهت توزیع فرنی

زائران در طول مسیر حرکت به سوی حرم حسینی ، دغدغه جا و مکان برای استراحت و خوابیدن ندارند، چرا که برخی موکب‌ها برای استقرار زائران تمهیداتی را اندیشیده‌اند، پس نیازی نیست که زائر پتو یا ملحفه‌ای را با خود حمل کند و بر خستگی سفر پیاده‌روی خود بیافزاید.

عکس پیاده روی حاج شیخ جواد غلامی به اتفاق دوست روحانی اش جلوی موکب در مسیر کربلا

عکس پیاده روی سید هادی حسینی باتفاق همسرش و بهمراه همشیره اش سیده سمیه حسینی در مسیر کربلا

برای شارژ موبایل و لپ‌تاپ هم مشکلی در مسیر نیست ، چرا که پنل‌های 15 تا 20 تایی در هر یک کلیومتر قرار داده‌اند.

برای اینکه زائر بتواند تشخیص دهد که تا رسیدن به کربلا چقدر باقی مانده است، تیرهای برق را از 1 تا 1460 شماره‌گذاری شده‌اند، هر کدام دقیقاً 50 متری با هم فاصله دارند.

مرسوم است که زوار در قالب گروه‌هایی مسیر پیاده‌روی اربعین را انجام می‌دهند و هر گروه برای خود پرچم مشخصی دارد، اما پیدا کردن پرچم در میان آن همه پرچم کار ساده‌ای نبست.

ازچپ‌به‌راست(مهدی و خاتون فرجپور- عسگری جال-سیدهادی حسینی-سیده سمیّه حسینی-محدثه جالی- همسرسیدهادی)

این مسیر عاشقی معمولا در 3 روز و 2 شب طی می‌شود ، بیشتر زوار حرم حسینی پیاده می‌روند، اما برخی از افرادی که توانای پیاده‌روی ندارند، خودروهایی از سوی ارتش عراق تعبیه شده که کار جابجایی این زوار را انجام می‌دهند.

زائر در روز سوم هنگامی که خورشید به غروب می‌گراید ، تابلوی ورود به شهر را را از دور مشاهده می‌کند ،‌ و ناخودآگاه آوای «جانم حسین» بر زبانش جاری می‌شود و با چشمانی اشک‌آلود این بار سریع‌تر از قبل قدم بر می‌دارد.

اکنون زائرین وارد شهر کربلا شده‌اند . همه جای کربلا مقدس است. زائران بی اختیار یا حسین می‌گویند و این شعر را زمزمه می‌کنند ، بر مشامم می‌رسد هر لحظه بوی کربلا...
و بقیه را نمی‌خوانند چون حقیقتاً به آرزوی خویش رسیده‌اند و آرزو بر دل نمانده‌اند. کمی که چشم را گرد کنی و فراخ ببینی گنبدها و گلدسته‌های حرم امام حسین (ع) و حضرت ابوالفضل العباس (ع) از دور قابل رویت است.                

     عکس هوایی از شهر کربلا

دل ها همه شکسته است... و زائرین وقتی وارد شهر کربلا میشوند به جز رسیدن به حرم , نه به چیزی فکر میکنند و نه هیچ چیزی جذبشان میکند . تنها عامل کند کننده‌ی تعجیل ناشی از اشتیاق زائرین عاشق ، ایستگاه‌های بازرسی و تفتیشی است که در هر 250 متر تعبیه شده است .

زائرین همینکه به حرم نزدیک میشوند خود به خود سراغ بین الحرمین میروند ، تو گویی بین الحرمین حرم سومی است مابین دو حرم شریف ، که سایه‌ی حریم کبریایی حضرت باریتعالی است که از فراز آسمانها بر زمین افتاده، و اجتماع و آمدوشد زائرین در این فضاء تلألوء جنب وجوش ملائک است در حرم ملکوت .

حاج شیخ مهدی غیاثی - حاج محمدرضا غیاثی - کربلایی شمس الدین غیاثی در بین الحرمین

در این فضا آدمیان تا دل به  آدمیت دارند مردد و سرگردان هستند که به کدامین حرم رو کنند. امّا همینکه دل آدمی ، در پرتو انوار مشعشع ربوبی ، رنگ و بوی الهی میگیرد . بی آنکه تفکیکی برای این دو حرم قائل باشد. به هرکدام که رو می‌کند حسین و عباس یا عباس و حسین را باهم می‌بیند. دیگر فرقی نمیکند. حسین و عباس یا عباس و حسین . اینطرف سر عباس است بر دامن حسین و آنطرف سر حسین است به دامن عباس بر روی نیزه .


حاج شیخ مهدی غیاثی - حاج محمدرضا غیاثی - حاج محمد شریفی در بین الحرمین

به هر سوی که بروی و به هر حرم که داخل شوی توفیق عتبه بوسی امام حسین (ع) و حضرت ابوالفضل العباس (ع) را باهم داری .

در داخل حرم حسین زائرین خویش را در قتلگاه می‌یابند و جای‌جای این حرم برایشان آشناست . پرپر شدن72 تن از یاران فدایی حسین و اِربــاً اِربــا شدن سالار شهیدان در جلوی چشم همه رژه میرود .

حاج شیخ حسین جال زیارت کربلای حسینی از بالای بام حوزه علمیه

 بعد از خارج شدن از حرم و پیمودن مسیر بین الحرمین تا رسیدن به آن حرم و باز همان سیر و سلوک در فضای لاهوتی ، و این مرحله با چشمی گریان و قلبی آکنده از اندوه و ماتم .  

  حاج محمدرضا غیاثی  در بین الحرمین                

  کربلایی شمس الدین غیاثی در بین الحرمین          

 ورود به حرم ابوالفضل نیز تداعی کننده بسیاری از صحنه‌هایی است که قهرمان آن یل نام آور کربلا بود . به هر گوشه‌ی حرم که نگاه میکنی مشک می‌بینی و اشکی که از آن مشک روان است . و عباس می‌بینی و التماس او به مشک که آبرویش به تاراج میدهد . 

حاج شیخ حسین جال زیارت حرمحضرت عباس (ع)  از بالای بام حوزه علمیه

 زائران پس از زیارت و خروج از حرم برای زیارت سایر مکانها ، ابتدا به محل قطع شدن دست چپ حضرت عباس که یک بارگاهی برای آن درست شده است میرسند و با این دست که دومین قربانی از وجود ابوالفضل میباشد بیعت می‌نمایند .

حاج شیخ مهدی غیاثی - حاج محمدرضا غیاثی زیارت کف العباس

زائرین با ادامه‌ی همان مسیر و گذشتن از یک کوچه تنگ و رسیدن به نبش کوچه بعدی میتوانند محل قطع شدن دست راست حضرت ابو الفضل که اولین قربانی از وجود عباس بود را زیارت نمایند.

و زائران در بازگشت اگر همان مسیر را ادامه دهند به تل زینبیه میرسند ، تل زینبیه بلندی مشرف بر حرم است که حضرت زینب روی آن می‌آمده  و از آنجا ناظر کارزار روز عاشورا و به شهادت رسیدن یاران و فرزندان ابا عبدالله و قتلگاه حسین بوده است . تل حدودا 150 متر با خیمه گاه و حدودا 75 متر با قتلگاه فاصله دارد.

 حاج شیخ مهدی غیاثی - کربلایی شمس الدین غیاثی زیارت تل زینبیه

حاج شیخ مهدی غیاثی - حاج محمدرضا غیاثی زیارت تل زینبیه

و سرانجام زائران به علقمه میروند ، رودخانه‌ای که هرگز جاذبه‌ی یک رودخانه را ندارد ، ولیکن چنان اعتباری از عباس وام گرفته است که دلهای زائران به سویش پر می‌کشد. چون هرگز رودخانه و یا نهر تلقی‌اش نمی‌کنند . آنجا از منظر عاشقان ، معراج عباس است .عباس تشنه کام , با ریختن آب و نخوردن آن ، از معبر وفا تا سدره المنتهی سیر میکند و در مذبح علقمه ، خویشتن خویش به خنجر عطش قربانی می‌نماید. 

عکس هوایی علقمه در شهر کربلا - و عکس علقمه از نزدیک که توسط شمس الدین غیاثی گرفته شد


درگذشت فقیده سعیده کربلائیه وحیده غیاثپور

بسم الله الرحمن الرحیم

انا لله و انا الیه راجعون

مشیت الهی براین تعلق گرفت تا درآغازین ساعات بامدادی ششمین روزآبانماه مصادف با سومین روز محرم الحرام ، مادری در عنفوان جوانی پس از سالها تحمل عارضه‌های ناشی از بیماری صعب العلاج ، خویشتن از دام رنجوری و تعب برهاند و به سوی لایتناهای آرامش بال و پر بگشاید . بدینوسیله پرواز آسمانی مرحومه مغفوره بانو کربلائیه وحیده غیاثپور  متعلقه آقای حاج اصغر خرسندی و صبیه آقای حاج علیرضا غیاثپور را به هر دو بزرگوار داغدار و سایر اعضاء دو خانواده‌ی عزادار و تمامی بستگان نسبی و سببی ماتمزده ، تسلیت عرض نموده و برای ایشان صبر و استقامت و برای آن فقیده سعیده ، رحمت حق و عُلُو درجات مسئلت دارم .

مرد همیشه در صحنه

من هر وقت که از درشت‌گویی و یا بیهوده‌‌رانی احدی از آحاد روستا ، که در مورد خدمتگزاران و علاقه‌مندان به غیاثکلا روا میدارند ، دلخور و عصبانی میشوم و یا به هر دلیل از بی‌تفاوتی و گریزپذیری  بعضی از اهالی غمگین می‌شوم ، به کنه این شعر سعدی پی میبرم که می‌گوید :

 «به راه بادیه رفتن به از نشستن باطل»

و همچنین به این باور میرسم که :

«آدم بهتر است عشق بورزد و ببازد تا اینکه هرگز عشق نورزیده باشد» .

و سالهاست وقتی در شرائط فوق قرار میگرم ، دقیقاً به یاد واحد ( یعنی آقای عبدالعلی غیاثی یا همان عبدالواحد ) می‌افتم .

عبدالواحد یا همان واحد را اکثراً به اسم و قیافه میشناسند ، تکدانه محل است و بمثابه نامش ، واحد است و همتا ندارد . هیچ کاری در محل نیست ،  که ردپایی از دخالت و کمک او در آن دیده نشود .

رک و بی پرده بگویم : غیاثکلا از زمان ایجادش تا کنون ، آدمهای همه کاره‌ی بیکاره مثل من کم ندیده است  ولی بیکاره‌ی همه‌کاره مثل واحد ، شاید کمتر دیده باشد .

اگر بگویم هر اقدام ریز و درشتی که در محل انجام شده و میشود ، بدون ایفاگری نقشی از واحد نبوده و نیست ، نه گزاف گفته‌ام و نه غلو کرده‌ام .

همه اینها به کنار ، بی ادعایی این فرد منو کشته ، اصلاً به خاطر نمیاره که جه کارهایی کرده و یادش نمیمونه که جه کارها داره میکنه ، تا بخواهد ادعایی مطرح بکنه .

بالاتر از اینها ، در مقابل اینهمه کار بی‌ادعا ، یه تشکر خشک و خالی که ازش نمیشه هیچ ، بلکه در مقابل هر کدوم از اون کارها ، کلّی حرف کلفت هم نثارش میکنند . ولی همین بازنده‌ی میادین کار ، به دل نمیگیره ، و باز برای انجام کار و کارهای بعدی اگه نفر اول نباشه ، نفر آخرهم نیست . یعنی اینکه همیشه توی صحنه هست و مثل بعضی وجیه‌المله‌های محترم امّا بی‌خاصیت محل نیست که کناری بنشیند و پز بی نقص بودن بدهد و نقش برنده‌ بودن خودش را به نمایش بگذارد.     

آخ که خیلی خیلی غیظم میگیره ، از اون کسایی که می‌نشینند تو حاشیه و سر سوزن ذوقی ندارند و کوچکترین تلاش و کمکی نمی‌کنند و زرت و زرت ایده و نظر بی ارزش و توخالی ارائه میدهند و برای خودنمایی و خودآرایی روحی خودشون ، بادی به غبغب می‌اندازند و سربه‌سر آدمای ارزشی و مخلص و شیدایی محل (که عاشقانه خدمت‌کردن توی خون‌ِ شون جوش میزنه و هویت وجودی‌شون از همین شیفتگی‌ها معنی پیدا میکنه)، میگذارند .

آری شاید عبدالواحد نیز مثل خیلی از بازندگان عرصه عشق و خدمتگزاری به روستا ، بقول سعدی گاهی به ره بادیه برود ، اما خوشا به حالش که از نشستن باطل و باطل نشستن مبرا و پاکدامن است. 

بگذارید اینقدر طفره نروم و حرف نگو را واضح و شفاف بگویم :

در گذشته‌ی نه چندان دور ، توی هر خاندانی که همه بیسواد بودند و بیکاره ، یک یا چند نفر تحصیلکرده‌ی باسواد بودند و همه‌کاره ، ولی الآن همه تحصیلکرده‌اند و هیچ کاره ، و چند نفر عاشق و شیدا مثل واحد همه‌کاره .
اکنون که حرفهایم را زدم و قدری سبک شده‌ام ، می‌‌اندیشم که آدم وقتی چیزی‌ را معنی‌ می‌کند ، در واقع اول از همه خودش را دارد معنی‌ میکند .

تغییر و جابجایی در ترکیب اعضای شورای غیاثکلا

وقتی در پایانی ترین ساعات بیست و چهارمین روز خرداد ۱۳۹۲ مشخص شد که ٱقای بهروز علیپور صرفٱ با تعداد اندکی رٱی کمتر از سه نامزد دیگر بعنوان نفر چهارم ، از عضویت در شورای سه نفره غیاثکلا حذف شد ، ٱه از نهاد جوانان غیاثکلا برخاست و ضمن خشنودی از انتخاب سه نفر منتخب ، ٱرزو میکردند که ای کاش تعداد اعضای شورا چهارنفره بود تا ٱقای بهروز علیپور این جوان دوست داشتنی و خوش اخلاق و خنده رو که سرشار از استعداد و خلاقیت و همچون پدربزرگش مرحوم دایی ابراهیم مملو از شوق و شور خدمت داوطلبانه به اهالی است ، در ترکیب اعضای شورا حضور میداشت.

اما متاسفانه هرگز امکان اقلیم یافتن این کاش نیز مانند کاشهای دیگر وجود نداشت و بهروز  از جمع شورا جا ماند.  خوشبختانه این تٱسف به شوربختی نپایید و همگان بهروز علیپور را بیشتر از انتظار و عرف معمول در تمامی عرصه‌های خدمتگزاری حاضر و ناظر دیدند و البته جز این هم نمیبایست میبود زیرا آنانکه بهروز و یا همان کریم علیپور را میشناختند بخوبی میدانستند که روح بلندش مقید به عناوین نیست و شیفتگی و شیدایی این فرد جهت کاروتلاش بمنظور ثمررسانی به هم محلی‌ها و مفید بودن برای روستا و اهالی ، او را در صحنه فعالیت باقی و پایدار نگاه خواهد داشت. و اینگونه بود که از آن تاریخ تاکنون بهروز  مانند پسر عموهایش یاسر و میثم ، بی آنکه نقش و عنوان رسمی داشته باشد ، همواره و مستمر نقش پررنگی در راستای ارتقاء و اعتلاء غیاثکلا ایفا نموده است . و در مقابل به پاس اینهمه فعالیت بی‌چشمداشت وی ، سرنوشت چنین رقم خورد تا در قبال استعفای آقای نادعلی محمدی ، امکان حضور آقا بهروز در جمع اعضای شورا فراهم شده و در فاصله زمانی بین عیدین شریفین (قربان و غدیر) به عضویت شورای غیاثکلا منصوب شود. جادارد تا ضمن تقدیر از زحمات آقای نادعلی محمدی و آرزوی سلامتی و کامیابی‌اش ، جهت آقای بهروز علیپور صمیمانه عرض تبریک داشته باشم و موفقیت و سرافرازیش را از خداوند مسئلت نمایم .