سرآغاز سایت روستای غیاثکلا

سالهای طولانی آرزوی ایجاد فضایی برای گپ و گفت در دلم نقش بسته و دغدغه اجرایی کردن آن بسیار سخت بردوشم سنگینی میکرد . از طرفی گیرکردن این آرزو در چنبره زمان موجب شد تا بسیاری ازشنیده‌ها و گفته‌هایم در پستوی نسیان ، به دورازدسترس بایگانی شوند بطوریکه اکنون از گذشته‌ی نه چندان بعید روستای غیاثکلا دابو ، مطلب چندانی برای معرفی به خاطر نمی‌آورم تا در کشکول نقّالی ، ارزانی وجود مبارکتان سازم .

نظربه‌اینکه نقش و ثبت خاطرات و نگهداری آنها در حافظه سلولهای خاکستری مغز برای سالهای طولانی برای من آنقدر میسر نگردیده است لذا اکنون همه دلخوشی‌ام به نصرت و یاری اهالی صاحبدل و خوش قریحه‌ی غیاثکلا می‌باشد.

افسوس ، که گذشتگان در این رهگذرمکتوبی در دسترس بازماندگان قرارنداده وتنها به نقل سینه به سینه‌ی ، پیشینه‌ی ناقصی ازغیاثکلا بسنده نموده‌اند ودریغا که آن هم نیزمشمول سستی ناقلان پسین گردید و بتدریج رو به زوال نهاد .

متاسفانه با مرگ هر کهنسال مردمانی که ازآغوش غیاثکلا به جوار خالق هستی شتافت ، دستکم سالیانی چند از سوابق غیاثکلا با او دفن شد . و سبب گردید تا  گنگ‌‌ تر ازهمیشه ، در هاله‌ای ازابهام ، برای اهالی تازه به عرصه رسیده‌ی این روستا ، همچنان ناشناخته و مجهول باقی بماند .

و دراین سالهای اخیر چون قدمت ودیرینگی این روستا ، بر نسل جدیدتر پوشیده مانده است ، متاسفانه آن‌سان به ایشان بیگانه شده که در اوج بیخبری از پیری و فرتوتی‌اش ، این روستا را همزاد خویش پنداشته و با وی جوانی می‌کنند 

وحال که نیک مینگرم ، از لطف همان جوانی کردن‌هاست که در آغازین روزهای سال شمسی و قمری ( یعنی نوروز  و محرم ) بستر آغوش غیاثکلا ، پناهگاه خیل فرزندان مهاجرش ازدور و نزدیک میشود و او را درشادی و سوگ همراهی میکنند .

جای بسی تقدیر است که امسال محرم نیز قاطبه اهالی ، تنهایش نگذاشته و درکسوت عزای سالار شهیدان به تعزیت و سوگواری در شریف‌ترین مکان از خاک وجود این روستا (حسینیه غیاثکلا ) ، اجتماع نمودند و کماکان سرفرازیش را یادآور شدند .

و به برکت این همدلی ، متفاوت‌تر از سالهای قبل ، دو تن از پیرذاکران و پیشکسوتان عرصه مداحی و مرثیه خوانی مکتب اهل بیت علیهم السلام ( جناب آقایان حاج رحمان خرسندی و حاج رمضان علیزاده ) را از تشویق و قدردانی خویش نصیب و بهره دادند . و به شکرانه ارج‌گزاری از تلاش  این پیرغلامان خادم  ، چنان  از فیض و کرامت خالق محمود ، این روستا را برخوردار نمودند  تا در پناه استحقاق و توفیق حاصل شده ، قسمتی از سرگذشت محو و بی رنگ گذشته‌اش در اذهان بعضی از فرزندانش خطور نماید و تلنگری بر همت آنها زده شود و با عزم ایشان ، قلمی به همسویی پدیدار شود . تا با اتکاء بر آن ، تصویر مات خاطرات این روستا از آئینه مکدر وجود ، بر روشنای صفحه وب نگاشته گردد . و البته در این رهگذر دست یاری طلب این بنده حقیر ، پیشکش همه اهالی عالیقدر غیاثکلا میباشد تا با نقل ودرج خاطرات تلخ وشیرین از این روستا ، برای خویش جاودانگی رقم زنند .